انتشارات نیستان نسخه صوتی مجموعه داستان «تکنولوژی» را با صدای علی مؤذنی منتشر و روانه بازار نشر کرد.

تکنولوژی علی مؤذنی

به گزارش کتاب نیوز به نقل از تسنیم،‌ مؤذنی در «تکنولوژی» به نوعی سیر کاری خود در داستان‌نویسی را به نمایش گذاشته است،‌ او در این مجموعه داستان‌هایی از خود در دهه 50 تا امروز را عرضه کرده است،‌ داستان‌های قدیمی که حالا با بازنویسی دوباره مجالی برای نشر پیدا کرده‌اند.

علی مؤذنی متولد 1337 است. لیسانس ادبیات نمایشی از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران دارد. وی در عرصه داستان کوتاه، رمان، داستان بلند، نمایشنامه و فیلمنامه قلم می‌زند. در حوزه فیلم‌سازی نیز شش تله‌فیلم برای تلویزیون ساخته است. اغلب آثار وی با اقبال منتقدان و مخاطبان روبرو شده و جوایزی را نیز کسب کرده است.

در بخشی از این کتاب می‌شنویم: «به نظرم می‌آمد تصویر مامان بزرگ می‌خواهد یک چیزی بگوید که سه مگاپیکسل قدرت بیان آن را ندارد. وقتی مامان بزرگ یک دفعه گفت چه قدر پیر شده‌ام، اشکال تصویر را فهمیدم. سه مگاپیکسل طراوت و شادابی و آن روحیه جوان مانده در ظاهر سن گرفته مامان‌بزرگ را پنهان کرده بود. هیچ نشانی از آن دختر نوجوان لپ گل انداخته در تصویر نبود.»...

انتشارات نیستان نسخه صوتی کتاب «تکنولوژی» را به مدت سه ساعت و 28 دقیقه به قیمت 25 هزار تومان منتشر و روانه بازار نشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...