اختصاصی


احمد شاکری در گفتگویی کوتاه با کتاب‌نیوز گفت: "نقش ناشر را در کسب توفیق رمان عامل مهمی نمی‌داند."

به گزارش کتاب‌نیوز، آخرین رمان احمد شاکری، "انجمن مخفی"؛ اردیبهشت‌ماه امسال و درست چند روز بعد! از نمایشگاه کتاب، توسط "مرکز اسناد انقلاب اسلامی" منتشر شد.

بنا به این گزارش، وی در پاسخ به این سوال که چرا رمانش را به یک ناشر غیر تخصصی ادبیات سپرده است؛ گفت: "مایل بودم فضایی که کتاب در آن مطرح می‌شود، فضایی آرام و بی‌حاشیه باشد. مرکز اسناد در حوزه‌ی ادبیات، نشر بی‌حاشیه‌ای است و این بی‌حاشیه بودن نتیجه‌ی واقعی کار را منعکس می‌کند."

وی با بیان اینکه توفیق واقعی کتاب با تیراژ هزار یا ده هزار حاصل نمی‌شود و تضمینی وجود ندارد که بهترین ناشران هم بتوانند کتاب را به بهترین وجه توزیع کند؛ تاکید کرد: "ناشر در کشور ما، عنصر کلیدی‌ای در عرضه نیست. معتقدم که اگر کاری خوب باشد، خود رمان آن را مشخص می‌کند و اگر هم کار ضعیف باشد، ناشر نمی‌تواند آن را به کار ویژه تبدیل کند."

دبیر تحریریه سابق ماهنامه‌ی ادبیات داستانی،
درباره‌ی نام این رمان هم گفت: "انجمن مخفی به عنوان نام یک رمان، نام متوسطی محسوب می‌شود. چون از ابتدا کتاب با این نام شناخته شد، دیگر عوضش نکردم. مثل نام‌گذاری بچه است. وقتی که در اذهان و بستگان به نامی خوانده شد، بعداً تغییر نام سخت می‌شود و قشنگ نیست."

انجمن مخفی رمانی تاریخی است با زبانی فاخر. داستان در زمانی بعد از مشروطه‌ی صغیر روایت می‌شود و با توصیف‌هایی تحسین برانگیز و استفاده از اصطلاحات زبان فارسی در دوره‌ی مشروطه؛ روایتی جذاب و خواندنی از تاریخ دارد. 

این رمان در قطع وزیری و با 450 صفحه و طرح جلدی نه‌چندان جالب؛ توسط 
مرکز اسناد انقلاب اسلامی و در هزار نسخه! منتشر شده است.

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...