کتاب «گربه‌های کپنهاگ» [The cats of Copenhagen] نوشته جیمز جویس با ترجمه غلامرضا امامی منتشر شد.

گربه‌های کپنهاگ» [The cats of Copenhagen] نوشته جیمز جویس

به گزارش کتاب نیوز به نقل از هنرآنلاین، «گربه‌های کپنهاگ» قصه‌ای است که جیمز جویس سال ۱۹۳۶ از دانمارک برای نوه چهارساله‌اش فرستاد. این داستان سال‌های اخیر پیدا و منتشر شده است. داستانی که گذشته از جنبه طنزآمیزش، از یک قصه کودکانه سرگرم‌کننده فراتر می‌رود و صورت تندوتیز ضداستبدادی به خود می‌گیرد.

راوی در گربه‌های کپنهاگ، پایتخت دانمارک را برای نوه‌اش توصیف می‌کند و افسوس می‌خورد که نمی‌تواند برای او گربه‌ای بفرستد چون در کپنهاگ اصلا خبری از گربه نیست. او پیش‌تر گربه‌ای عروسکی که داخلش پر از شکلات بوده برای نوه‌اش پست کرده است. واژه‌ها و تصویرهای این کتاب مخاطب را به تفکر وامی‌دارند.

جیمز جویس (۱۸۸۲ دوبلین-۱۹۴۱ زوریخ) مشهورترین نویسنده جهانی معاصر به‌شمار می‌آید که همه داستان‌هایش به زبان انگلیسی انتشار یافته‌اند. او پس از گذران تحصیلات دانشگاهی به اروپا مهاجرت کرد و در کشورهای ایتالیا، سوئیس، فرانسه و دانمارک به نوشتن پرداخت.

جویس دو داستان «گربه‌های کپنهاگ» و «گربه و شیطان» را برای کودکان و نوجوانان نوشته است. در داستان «گربه و شیطان» شیطان با شهردار شهر بوژنسی در فرانسه معامله می‌کند و قول می‌دهد پلی بر رودخانه لوار بسازد، به شرط آن‌که روح نخستین فردی که از پل می‌گذرد به تصاحب شیطان درآید. شهردار تدبیری می‌اندیشد و شیطان را فریب می‌دهد.

کتاب «گربه‌های کپنهاگ» نوشته جیمز جویس با ترجمه غلامرضا امامی در شمارگان هزار نسخه و با قیمت ۲۹ هزار تومان از سوی انتشارات پرتقال نشر یافته است. این اثر در قالب مجموعه (نویسنده‌های بزرگ، خواننده‌های کوچک) روانه بازار شده. کیسی سارو تصویرگر کتاب است.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...