نادره بدیعی، شاعر، نویسنده و پژوهشگر ادبیات و موسیقی درگذشت.
به گزارش ایبنا، پیکر نادره بدیعی چهارشنبه (۳۰ بهمن‌ماه ۹۸) در خانه ابدی او در مقبره خانوادگی مظفر بختیار، همسرش، در بهشت زهرا آرام گرفت. 

بنا بر اعلام نزدیکان نادره بدیعی، مراسم خاکسپاری این چهره فرهنگی بر اساس رسم خانوادگی و ملاحظاتی که درباره احتمال شیوع بیماری جدید در محیط بهشت زهرا وجود داشت، به صورت خصوصی برگزار شد و بنا بر وصیت او مراسمی برای درگذشتش برگزار نخواهد شد. 

نادره بدیعی (۱۳۲۹-۱۳۹۸) متولد سال ۱۳۲۹ شمسی در تهران، دارای مدرک کارشناسی تاریخ و زبان و ادبیات فارسی و همچنین کارشناسی ارشد علوم سیاسی از دانشگاه علامه طباطبایی. وی همسر استاد مظفر بختیار (۱۳۲۲-۱۳۹۴ش.) استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه تهران بود که از سال ۱۳۶۹ به مدت پنج سال در دانشگاه پکن مشغول به تدریس زبان و ادبیات فارسی گردید و شاگردان فراوانی در حوزه زبان و ادبیات فارسی در این کشور پرورش داد. از مهمترین آثار استاد نادره بدیعی می‌توان به کتاب «فرهنگ واژه‌های فارسی در زبان اویغوری چین» اشاره نمود که به گواه بسیاری از پژوهشگران این حوزه اولین اثر و یکی از ابتکاری‌ترین و شاخص‌ترین آثار در این حوزه شناخته می‌شود. او چندی نیز ویراستار بخش پارسی رادیو پکن بود.
ایشان در شعر به «آناهیت» تخلص می‌کرد و اشعار متعددی از او در مجلات ادبستان، کلک، بخارا، حافظ و … چاپ و انتشار یافته است. مجموعه اشعار وی در سال 1393 با عنوان «دل‌سروده‌های ایران زمین» توسط انتشارات پازینه منتشر گردید.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...