ترجمه رمان ایرانی «یک روز مانده به عید پاک» نوشته زویا پیرزاد همراه سه داستان کوتاه از او در ژاپن منتشر شد.

به گزارش ایسنا، این رمان  توسط  یوکو فوجیموتو، از استادان زبان و ادبیات فارسی در ژاپن،  که پیش از این نیز آثار مختلفی در حوزه ادبیات داستانی معاصر را به زبان ژاپنی برگردانده، ترجمه شده است. متن ژاپنی این رمان  ۲۵۳ صفحه دارد  که در نشر «بنیاد دایدو» منتشر شده است.

 رمان «یک روز مانده به عید پاک» نخستین بار در سال ۱۳۷۶ در ایران منتشر شد  و بعد از آن تحت عنوان «سه کتاب: مثل همه‌ی عصرها، طعم گس خرمالو، یک روز مانده به عید پاک» بیش از 48 بار و اخیرا به تنهایی برای بار ششم بازنشر شده است.
ناشر در معرفی این کتاب چنین نوشته است: از دهه ۹۰ میلادی در ادبیات ایران علاوه بر مردان، زنان نیز در حوزه ادبیات آثار بسیاری خلق کردند که بیشتر با الهام از زندگی روزمره آن‌ها بود. این کتاب نیز از نویسنده‌ای است که نماینده زنان ایران در دوره پس از انقلاب است و موضوع کتاب را نیز می‌توان معنی و بهای آزادی ذهن زنان خلاصه کرد. این رمان که ماجرای عشق میان دو نفر از دو دین متفاوت را نشان می‌دهد، پر از لحظه‌های ظریف و با طنز ی زیبا است. سبک نوشتاری با سرعت و آهنگ خوب و روان نیز  آن را به کتابی جذاب تبدیل کرده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...