"شناختنامه قیصر امین پور" به کوشش اسماعیل امینی و رسالت بوذری در دست تالیف است.
به گزارش خبرنگار مهر، این کتاب دربرگیرنده زوایای پیدا و پنهان زندگی و شعر قیصر امین پور است که در شش فصل به تشریح دوره های مختلف زندگی این شاعر معاصر چون "فعالیت در سروش نوجوان"، "شکل گیری حوزه هنری"، "تدریس امین پور در دانشکده ادبیات"، "پایان نامه هایی که وی استاد راهنمای آنها بوده" و... پرداخته است.

"شناختنامه قیصر امین‌پور" همچنین با طرح دیدگاه های افرادی چون سهیل محمودی، ساعد باقری، موسی اسوار، حسن احمدی، مصطفی خرامان و تعداد دیگری از شاعران و محققان، به تشریح کارنامه کاری قیصر امین پور می پردازد.

اسماعیل امینی مسئولیت علمی کتاب را برعهده دارد و رسالت بوذری نیز مولف اثر است. این کتاب با حمایت و پشتیبانی دفتر آفرینشهای ادبی معاونت هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران تهیه می شود.

رسالت بوذری با اشاره به کارنامه حرفه‌ای قیصر امین پور گفت: زمانی که قیصر روی در نقاب خاک کشید، خیلی از صاحب نظران و اهالی قلم در مطبوعات راجع به وی و شعر او مطالبی نوشتند اما سلوک و مشی او در هیچ یک از این مطالب شناسانده و معرفی نشد. بنابراین تصمیم گرفتیم با تالیف شناختنامه قیصر، شخصیت او را تبیین کنیم، زیرا وی شاعری از نسل انقلاب بود که تحصیلات آکادمیک خود را به شکل جدی دنبال کرد و هرگز در گرداب سیاست گرفتار نشد.

به گفته وی، قرار بود این کتاب برای مراسم چهلمین روز درگذشت قیصر امین پور منتشر شود که به دلیل حجم کتاب این امر میسر نشد.
 

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...