نمایشنامه "بازرس" نوشته نیکولای واسیلیویچ گوگول با ترجمه آبتین گلکار از سوی انتشارات هرمس منتشر شد.

به گزارش مهر، در این کمدی پنج پرده‌ای، گوگول با استفاده از موضوعی نسبتاً ساده نمایندگان ادارات مختلف یک شهر را در کنار هم گرد می‌آورد و کاستی‌های اخلاقی آنان را به تمسخر می‌گیرد.

نمایشنامه "بازرس"  با خبر  آمدن بازرسی به شهری دور افتاده آغاز می‌شود. این خبر مسئولان ادارات مختلف را به تکاپو می‌اندازد تا برای پنهان کردن نابسامانیها و تخلفات خود و همقطارانشان تدبیری بیندیشند. از سوی دیگر مردم شهر را به این صرافت می‌اندازد که به هر وسیله شده اعتراض خود را از شهردار به گوش بازرس برسانند.

در این نمایشنامه از زبان شهرداری می‌خوانیم: این طور بهتر است؛ رگ خواب جوانها را زودتر پیدا می‌کنی. اگر گیر این ابلیسهای پیر بیفتی واقعاً مصیبت است ولی جوانها همه چیزشان معلوم است. آقایان، شما هر کدام در حوزه خودتان تدارکات لازم را ببینید و من خودم تنها می‌روم یا اینکه مثلاً با پیوتر ایوانویچ خصوصی برای گردش، مثلاً برای اینکه ببینم مسافران در شهر مشکل خاصی نداشته باشند.

کتاب "بازرس" با شمارگان2000 نسخه در صفحه 147 صفحه و به قیمت 2400 تومان منتشر شده است.

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...