«داستان‌های عبرت‌انگیز» [Les nouvelles de Miguel de Cervantes Saavedra] مجموعه داستان‌های سروانتس خالق رمان معروف دن کیشوت با ترجمه قاسم صنعوی از سوی انتشارات دوستان منتشر شد.

داستان‌های عبرت‌انگیز» [Les nouvelles de Miguel de Cervantes Saavedra] سروانتس

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، داستان‌های عبرت‌انگیز، مجموعه داستان میگل د سروانتس است که بسیاری آن را مهم‌ترین اثر سروانتس بعد از دن کیشوت دانسته‌اند. آنگونه که قاسم صنعوی مترجم پیشکسوت کشورمان در مقدمه مفصل بر این اثر نوشته این اثر «موهبت‌های ابداع خارق‌العاده و نیز غنای حیرت‌آور فرهنگ لغات را آشکار می‌کند» و اینکه «داستان‌ها برای دوران نوعی تازگی پدید می‌آورند و پذیرفته شده که تمام داستان‌های نوشته شده بعد، در این خاک برگ رشه دوانده‌اند. ناقدان ـ امری بامعنی، زیرا بسیار نادر است ـ به نظر می‌رسد یک صدا این را تأیید می‌کنند.»

صنعوی توضیح داده که این مجموعه با بهره‌گیری از چند ترجمه فرانسوی داستان‌های عبرت‌انگیز که در دسترس مترجم بوده‌اند فراهم آمده. اما تکیه اصلی بر ترجمه لویی و یاردو متخصص برجسته آثار سروانتس بوده است. قدیمی‌ترین ترجمه فرانسوی این اثر که مترجم دیده چاپ 1678 است. صنعوی نوشته است: «در ترجمه ما، یازده داستان با تکیه بر ترجمه لویی ویاردو به قالب پارسی درآمده‌اند و فقط داستان دختر کولی با استفاده از متن کلود آلگر، چاپ 2010، ترجمه شده است. البته در اینجا هم کار ویاردو از نظر دور نمانده است. ترجمه دیگری هم از این داستان که با عنوان لاخیتانی یا LA JITANILLA (دختر کولی)، به خامه ژاک سولدانل وجود دارد نادیده گرفته نشده است.»

سروانتس نیز مقدمه‌ای بر این اثر خود نوشته، در بخشی از این مقدمه آمده است:
خواننده دوست‌داشتنی، از این رو یک بار دیگر به تو می‌گویم از این خبرها که به تو می‌دهم به هیچ وجه نمی‌توانی آش درهم جوشی به دست بیاوری، چون آن‌ها نه سر دارند و نه پا، نه دل و جگر، نه چیزی که به آن‌ها شباهت داشته باشد، منظورم این است که حرف‌های عاشقانه‌ای که در برخی از آن‌ها می‌یابی به قدرتی عفیفانه، به حدی سنجیده براساس عقل و گفتار مذهبی هستند که، در کسی که آن‌ها را می‌خواند، ولو به شدت مراقب باشد یا غافلگیر شود، نمی‌توانند کمترین فکری برانگیزند. من به آن‌ها نام عبرت‌آموزها را داده‌ام: زیرا اگر از نزدیک‌تر به آن‌ها نگاه کنی، در هیچ یک از آن‌ها نیست که نتوانی سرمشق مفیدی پیدا کنی، و اگر بیم طولانی شدن بیش از حد این موضوع وجود نداشت، شاید به تو نشان می‌دادم که از مجموع آن‌ها، همچنان که از یک‌یک‌شان، چه میوه خوشگوار و نجیبانه‌ای می‌توان برچید. قصد من این بود که در میدان شهرمان میز بیلیاردی بگذارم که هرکس بتواند تفریح بی‌زیان کند، منظورم سرگرمی بدون زیان روحی و نیز جسمی است، زیرا ورزش‌های نجیبانه و مطبوع بیشتر سودمندند نه آنکه زیان برسانند. در حقیقت انسان همیشه در کلیسا و بعد در حالت زانوزده نمی‌ماند، انسان همیشه سرگرم معامله نیست، هرچند هم که آن‌ها اهمیت هم داشته باشند؛ ساعت‌های تفریحی وجود دارند که در آن‌ها فکر از پادرآمده استراحت می‌کند. برای همین است که گردشگاه‌های همگانی ایجاد می‌کنند، به سراغ منبع‌های آب می‌روند، سربالایی‌ها را صاف می‌کنند، باغچه‌های شگفتی‌انگیزی ایجاد می‌کنند. یک چیز را می‌توانم به تو بگویم: آن هم اینکه اگر می‌توانستم به طریقی حدس بزنم که خواندن این داستان بتواند در خواننده آن‌ها میل محکوم یا فکر بدی ایجاد کند، دستی را که آن‌ها را می‌نوشت قطع می‌کردم نه اینکه نوشته‌ها را در اختیار خواننده بگذارم.»

کورنلیا، رینکونته و کوردتادی‌یو، عاشق بخشنده، دختر کولی مادرید، دو دختر، نوه سانچو پانثا، استره‌مادورایی پانثا، اسپانیایی ـ انگلیسی، خدمتکار برجسته، قدرت خون، ازدواج فریبنده، گفت‌‌وگویی سیپیون و برگانثا نام داستان‌های این مجموعه است.

این اثر در 574صفحه و با قیمت 95هزارتومان از سوی انتشارات دوستان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...