آگاتا کریستی

28 اسفند 1384

آگاتا-کریستی

در 1914 با آرچیبالد کریستی Archibald Christie ازدواج کرد و در 1928 از او جدا شد، اما نام خانوادگی او را همچنان حفظ کرد. ازدواج دوم او در 1930 با ماکس ملوان Max Mallowan، باستان‌شناس انگلیسی انجام گرفت. او خالق قهرمان عجیب و کارآگاه هوشیار بلژیکی به نام هرکول پوارو Hercule Poirot است که اولین بار در 1920 در داستان قضیه اسرارآمیز استایلز Mysterious Affair at Styles وارد شد و پس از آن پیوسته سمت کارآگاهی را در داستانهای او برعهده گرفت.

آگاتا میلرکریستی، Christie, Agatha-Miller بانوی داستان‌نویس و نمایشنامه‌نویس انگلیسی (1891-1976) اگاتا کریستی نویسنده داستانهای جنایی و کارآگاهی است که آثارش همواره از موفقیت و محبوبیت عام برخوردار بوده است. در 1914 با آرچیبالد کریستی Archibald Christie ازدواج کرد و در 1928 از او جدا شد، اما نام خانوادگی او را همچنان حفظ کرد. ازدواج دوم او در 1930 با ماکس ملوان Max Mallowan، باستان‌شناس انگلیسی انجام گرفت. اگاتا خالق قهرمان عجیب و کارآگاه هوشیار بلژیکی به نام هرکول پوارو Hercule Poirot است که اولین بار در 1920 در داستان قضیه اسرارآمیز استایلز Mysterious Affair at Styles وارد شد و پس از آن پیوسته سمت کارآگاهی را در داستانهای او برعهده گرفت. اگاتا کریستی در طرح نقشه‌های هیجان‌انگیز و دسیسه‌های پیچیده و به دست دادن کلید معماهای روانی، نویسنده‌ای چیره‌دست است. گره‌گشاییها در پایان وقایع مرموز داستانهای او به نحوی ترتیب می‌یابد که خواننده هرگز در جریان داستان انتظار آن را نداشته است. از معروفترین آثار او این داستانهاست: قتل راجر اکروید The Murder of Roger Ackroyd (1926)، مرگ لرد اجور Lord Edgware Dies (1933)، قتل در اوریانت اکسپرس The Murder on the Orient Express (1937)، ده سیاهپوست کوچولو Ten Little Niggers (1939)، قتلی اعلام شده است A Murder is Announced  (1950)، اسب کمرنگ The Pale Horse (1962)، مجموعه داستانهای کوتاه گناه مضاعف و دیگر داستانها Double Sin and Other Stories، نمایشنامه اسرارآمیز شاهد برای تعقیب Witness for the Prosecution (1953) که در لندن و نیویورک پیروزی بسیار به دست آورد. اگاتا کریستی علاوه بر داستانهای مرموز کارآگاهی تعدادی رمان ساده و عادی نوشته که با نام مستعار انتشار یافته است. نمایشنامه تله موش Mousetrap در 1952 نوشته شده که سی و پنج سال است همچنان در لندن بر صحنه مانده است.

داستانهای اگاتا کریستی به غالب زبانها ترجمه شده و از پرفروش‌ترین آثار داستانی عصر به شمار می‌آید. وی تنها نمایشنامه‌نویسی است که سه نمایشنامه او همزمان در لندن بر صحنه آمده است.

ترجمه به فارسی: آثای براون- الفبای جنایت- ان یا ام- پنج و ده دقیقه- جنایتکاران در لندن- چهار تبهکار مخوف- ده سیاهپوست کوچولو- ده تبهکار بهت‌آور- عدالت آسمان- قتل در ساحل دجله- کشتی بالدار- گناهکار کیست؟ ...

زهرا خانلری. فرهنگ ادبیات جهان. خوارزمی

نگاه تاریخی به جوامع اسلامی و تجربه زیسته آنها نشان می‌دهد که آنچه رخ داد با این احکام متفاوت بود. اهل جزیه، در عمل، توانستند پرستشگاه‌های خود را بسازند و به احکام سختگیرانه در لباس توجه چندانی نکنند. همچنین، آنان مناظره‌های بسیاری با متفکران مسلمان داشتند و کتاب‌هایی درباره حقانیت و محاسن آیین خود نوشتند که گرچه تبلیغ رسمی دین نبود، از محدودیت‌های تعیین‌شده فقها فراتر می‌رفت ...
داستان خانواده شش‌نفره اورخانی‌... اورهان، فرزند محبوب پدر است‌ چون در باورهای فردی و اخلاق بیشتر از همه‌ شبیه‌ اوست‌... او نمی‌تواند عاشق‌ شود و بچه‌ داشته‌ باشد. رابطه‌ مادر با او زیاد خوب نیست‌ و از لطف‌ و محبت‌ مادر بهره‌ای ندارد. بخش‌ عمده عشق‌ مادر، از کودکی‌ وقف‌ آیدین‌ می‌شده، باقی‌مانده آن هم‌ به‌ آیدا (تنها دختر) و یوسف‌ (بزرگ‌‌ترین‌ برادر) می‌رسیده است‌. اورهان به‌ ظاهرِ آیدین‌ و اینکه‌ دخترها از او خوش‌شان می‌آید هم‌ غبطه‌ می‌خورد، بنابراین‌ سعی‌ می‌کند از قدرت پدر استفاده کند تا ند ...
پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...