ترجمه کتاب «براش وقت‌ بذار (دانش پرهیز از شتابزدگی)» [Take your time : finding balance in a hurried world] نوشته اکنات ایسواران [Eknath Easwaran] توسط انتشارات کتابسرای تندیس منتشر و راهی بازار نشر شد.

براش وقت‌ بذار (دانش پرهیز از شتابزدگی)» [Take your time : finding balance in a hurried world]  اکنات ایسواران [Eknath Easwaran]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، اکنات ایسواران نویسنده هندی این‌کتاب، متولد ۱۹۱۰ در هند و درگذشته به‌سال ۱۹۹۹ در کالیفرنیا است. او کتاب‌های زیادی درباره مراقبه و پرورش روح دارد و کتابسرای تندیس هم پیش‌تر ترجمه اثر دیگرش «قدرت در طوفان» را منتشر کرده است.

نویسنده این‌کتاب، با روایتی داستانی، از دیدگاه یک‌ ذهن آرام، دست به پرده‌برداری از موقعیت‌هایی زده که برای همه آدم‌ها آشنا هستند و در زندگی‌شان به وجود می‌آیند. به‌قول او ما با موقعیت‌هایی روبرو می‌شویم که هرگز فکرشان را هم نمی‌کردیم و به موجب همین‌موقعیت‌ها، راه و روش‌هایی برای تغییر در نحوه واکنش ما به مسائل به وجود می‌آید. حرف کلی اکنات ایسواران در این‌کتاب، از این‌قرار است که در مواجهه با مشکلات و موقعیت‌های غیرمنتظره، لازم نیست شرایط پیرامون‌مان را تغییر دهیم بلکه نیازمند یک ذهن آرام هستیم و مساله به همین‌سادگی است.

از کوره در رفتن، ایستادن در صف، انتظار پشت خط تلفن، خریدن رفتن با کودکانی که هرکدام رفتار خاص خودشان را دارند و ... از جمله موقعیت‌هایی هستند که نویسنده کتاب «براش وقت‌ بذار» به آن‌ها پرداخته است.

این‌کتاب با ۲۰۸ صفحه و قیمت ۳۳ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...