کتاب «من مضطرب» [Vivre mieux dans un monde stressant] نوشته استفانی برتولون [Stephanie Bertholon] با ترجمه مائده هروی توسط انتشارات شمعدونی منتشر و راهی بازار نشر شد.

من مضطرب [Vivre mieux dans un monde stressant] استفانی برتولون [Stephanie Bertholon]

به گزارش خبرگزاری مهر، این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «زندگی بهتر» است که این‌ناشر چاپ می‌کند.

موضوع این‌کتاب، دلشوره و نگرانی‌های روزمره انسان معاصر است و نویسنده‌اش راهکارهایی برای کاهش اضطراب‌های روزانه ارائه کرده است. استفانی برتولون در این‌کتاب روی تفاوت‌های اجتماعی زندگی در جهان امروز تمرکز دارد و آنها را یکی از دلایل افزایش استرس و نگرانی دانسته است. ازجمله ‌این‌تفاوت‌های امروزی، بروز و ظهور شبکه‌های اجتماعی است که از آنها گریزی نیست و به بخش جدایی‌ناپذیر زندگی انسان تبدیل شده است. منشا نگرانی‌ها و اضطراب‌های ناشی از شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌ها هم از دیگر موضوعات این‌کتاب هستند؛ همچنین این‌که چه راه‌هایی برای کاهش این‌نگرانی وجود دارد.

نگارنده کتاب موردنظر معتقد است ما به‌طور ۲۴ ساعته در معرض رسانه‎‌ها و اخبار هستیم و هیچ‌راه گریزی نیز برابر آنها نداریم. از سوی دیگر، بسیاری از کارهای خود را از طریق اینترنت انجام می‌دهیم. بنابراین چنین تصور می‌شود که به‌طور کامل بر زندگی خود مسلط هستیم و کنترل تمام و کمال زمان و مکان را در اختیار داریم. اما واقعیت این است که انسان‌ها برحسب نوع مواجهه‌شان با فناوری، گاهی برده و گاهی وابسته آن می‌شوند. در نتیجه نمی‌توانند تعادل کاملی میان باورها، احساسات و محیط اجتماعی خویش پدید بیاورند و همین‌موضوع به اضطراب و نگرانی‌های روزمره آنها دامن می‌زند. کتاب «منِ مضطرب» در پی بیان جنبه‌های منفی فناوری نیست، بلکه می‌خواهد با راهکارهای خود نشان دهد چگونه می‌توان در زندگی تعادل به‌وجود دارد؛ چگونه می‌توان از اینترنت، تلفن همراه و شبکه‌های اجتماعی در زندگی روزمره استفاده کرد و درعین‌حال دچار مشکلات کمتری شد.

کتاب «من مضطرب» به این‌موضوع می‌پردازد که چه‌رفتارهایی منشا تولید اضطراب هستند و آنها را تشدید می‌کنند. در پایان کتاب هم، راهکارهایی برای زندگی بهتر در دنیایی پر از اضطراب و استرس ارائه شده و پیشنهادهایی نیز برای بهبود کیفیت زندگی به مخاطب داده شده تا با آرامش بیشتر و ناراحتی کمتری زندگی کند.

ناشر کتاب در ابتدای متن آن، این‌توضیحات را درباره‌اش آورده است:

کتاب «منِ مضطرب» با نگاهی کاربردی سعی دارد با ارائه روش‌ها و تمرینات گوناگون تاحد ممکن به کاهش اضطراب و نگرانی کمک کند. در گام اول باید شناخت درستی نسبت به نگرانی یا دلهره داشته باشیم. همه ما می‌دانیم که بخشی از نگرانی برای انسان ضروری است، چراکه اگر اندکی نگرانی نباشد، انسان نسبت به انجام کارهایش بی‌خیال یا بی قید می‌شود. پس باید تفاوت میان استرس مثبت و منفی را شناخت. سپس کتاب تفاوت میان اضطراب و دلهره را روشن می‌کند. اگر اضطراب در انسان کاهش پیدا نکند، تبدیل به دلهره یا دلشوره می‌شود. شاید شنیده باشید که شخصی بگوید، دلشوره دارد و نمی‌داند، دلیل اضطرابش چیست. این در شرایطی رخ می‌دهد که اضطراب در او ماندگار شده و تبدیل به یک‌دلهره دائمی در روانِ فرد شده است. این کتاب مانند سایر کتاب‌های زندگی بهتر که زیر نظر دکتر فردریک فانژه روانپزشک فرانسوی منتشر می‌شود؛ با مثال‌های عینی ما را با واقعیت‌ها روبه‌رومی‌کند. ما گفته‌ کسانی را در کتاب می‌خوانیم که بسیار شبیه ما هستند و با مشکلاتی مشابه ما سروکار دارند. چراکه تقریبا جنس دغدغه‌ها و اضطراب‌ها در محیط‌های شهری در همه‌جای جهان تقریبا مشابه است. هرچند که به طور مثال ممکن است در کشورهای توسعه یافته، اضطراب ناشی از تامین معاش به دلیل زیرساخت‌های اقتصادی و بیمه‌ای کمتر ازکشورهای در حال توسعه باشد.

این‌کتاب با ۲۱۸ صفحه و قیمت ۳۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...