«دکترهای اعصاب» [Shrinks : the untold story of psychiatry] نوشته جفری لیبرمن [Jeffrey Lieberman] منتشر شد.

دکترهای اعصاب» [Shrinks : the untold story of psychiatry] نوشته جفری لیبرمن [Jeffrey Lieberman]

به گزارش کتاب نیوز، کتاب «دکترهای اعصاب» اثر جفری لیبرمن را نشر نو با ترجمه ماندانا فرهادیان به چاپ رسانده است.

جفرى ليبرمن رئيس پيشين انجمن روانپزشكى امريكا (APA) و استاد روانپزشكى در دانشگاه كلمبيا در دکترهای اعصاب تاريخ روانپزشكى را در چشم‌اندازى مدرن قرار مى‌دهد تا دريافتى عميق از سرگذشت آن به‌دست دهد. او جهانِ پشت صحنۀ روانپزشكى و اشتباهات تاريخى آن را می‌کاود و دنياى نوين این علم و قلمرو و مرزهاى آن را پیش چشم خواننده می‌نهد.

ناشر همچنین در معرفی این اثر او آورده است:

تاريخ روانپزشكى آكنده است از نظريه‌هاى خيال‌پردازانه و درمان‌هاى غريب، درعين حال مملو از روانپزشكان و دانشمندانى است كه مجدّانه به‌دنبال تسكين و درمان مؤثر اختلالات روانى بوده‌اند. روانپزشكى از روزگارى كه مبتلايان به اختلالات روانى را در زنجير مى‌كردند، راهى طولانى و پرفراز‌ و‌ نشيب پيموده است. این کتاب روايتى شگفت‌انگيز عرضه مى‌كند از اين تحول؛ روایتی که شرح موارد واقعی از بیماری‌ها را با اندیشه‌ها و تأملات نظرى همراه می‌کند.

دکترهای اعصاب نوشته جفری لیبرمن در 376 صفحه و با قیمت 110 هزار تومان منتشر شده و در کتابفروشی های در دسترس علاقمندان است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...