مجموعه «چهل طوطی» شامل داستان‌ها و افسانه‌های هندی است که با ترجمه مشترک سیمین دانشور و جلال آل‌احمد منتشر شده است. این کتاب نخستین بار سال 1351 با عنوان «چهل طوطی اصل» از سوی انتشارات موج منتشر شده بود.

به گزارش ایبنا متن این اثر برگرفته از کتابی است با نام «The Wisdom of India» که زیر نظر نویسنده‌ای به نام «لین یوتانک» منتشر شده است. یوتانک، نویسنده‌ای چینی است که سبک نوشتاری غیررسمی و در عین حال صیقل‌خورده‌اش در زبان چینی و انگلیسی او را به عنوان یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان نسل خودش مطرح کرد. بسیاری از ترجمه‌های او از متون کلاسیک چینی هم در غرب مورد توجه قرار گرفت و بارها در صدر جدول پرفروش‌ترین آثار نشست.

در توضیح این کتاب آمده: «این کتاب تنها کار مشترک زنده‌یاد جلال آل قلم «جلال آل احمد» و بزرگ بانوی اهل قلم «سیمین دانشور» است که عمرش دراز باد... تحریر و ترجمه‌ این کتاب نمونه‌ای است از قصه‌ای کهن که در سرزمین پر راز و رمز هندوستان می‌گذرد. برگردان این داستان عمیق و عتیق با نثری هنرمندانه انجام گرفته است.»

قصه‌های این کتاب بی‌شباهت به حکایت‌های «هزار و یک شب» نیست؛ داستان‌ها اغلب با جملاتی ساده از مکر زنان می‌گویند و در سراسر کتاب می‌توان حکایت‌ها و اندرزهایی را مشاهده کرد که یکی از ویژگی‌های ادبیات کشور هند و زبان سانسکریت است. این قصه‌ها با محوریت یک طوطی نوشته شده‌اند. متن اصلی  کتاب به زبان سانسکریت نوشته شده است. ترجمه دانشور و آل‌احمد با طرح‌هایی از اردشیر محصص همراه شده است.

این کتاب سال 1351 با عنوان «چهل طوطی اصل» از سوی انتشارات موج منتشر شده بود و بعد از آن از سوی ناشران دیگری هم به چاپ رسید.
مجموعه «چهل طوطی» با ترجمه سیمین دانشور و جلال آل‌احمد از سوی نشر «علم» منتشر شده است.

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...