ترجمه روناک حسینی | همشهری آنلاین


جوجو مویز [Jojo Moyes]، روزنامه‌نگار و نویسنده انگلیسی از سال ۲۰۰۲ به نوشتن رمان‌های عاشقانه روی آورد. از جمله رمان‌های او می‌توان به «من پیش از تو»، «پس از تو»، «باران پناه دهنده»، «تک و تنها در پاریس»، «یک به علاوه یک» و «باز هم من» اشاره کرد. او دو بار برنده جایزه رمان سال عاشقانه شده است که توسط انجمن نویسندگان رمان عاشقانه اهدا می‌شود. از رمان من پیش از تو در سال ۲۰۱۶ یک فیلم به نویسندگی جوجو مویز، کارگردانی تیا شروک و بازی امیلیا کلارک، سم کلفلین، جانت مک‌تیر و چارلز دنس ساخته شده است. مویز در گاردین، از کتاب‌های تاثیرگذار در زندگی خود گفته است:

جوجو مویز [Jojo Moyes]

کتابی که حال حاضر می‌خوانم:
نمایشی برای رویاپردازان
(A Theatre for Dreamers) اثر پولی سمسون (Polly Samson). داستان شاعران و هنرمندانی از جمله لئونارد کوهن است در جریزه هیدرای یونان در ۱۹۶۰. سمسون در ساخت تصاویر ماندگار در روح و روان، بسیار خوب عمل می‌کند. 

کتابی که زندگی‌ام را تغییر داد:
کتاب گزارش فابر
(The Faber Book of Reportage) ویراسته جان کری (John Carey). این کتاب الهام‌بخش من برای حرفه روزنامه‌نگاری بود و اشتیاق داستان گفتن را در من به وجود آورد، به خصوص داستان‌هایی که ظاهرا در حاشیه‌اند. 

کتابی که تاثیر بزرگی بر من گذاشت:
پشت صحنه موزه
(Behind the Scenes at the Museum) اثر کیت اتکینسون (Kate Atkinson). زمانی که این کتاب را می‌خواندم سه رمان منتشر نشده نوشته بودم و این اولین کتابی بود که کمکم کرد، اهمیت صدا را دریابم. (کتاب بعدیم منتشر شد.)

کتابی که ذهنم را تغییر داد:
دانش داستان‌گویی
(The Science of Storytelling) اثر ویل استور(Will Storr). این کتاب نشان می‌دهد در حالی که ما انسان‌ها (من) فکر می‌کنیم در فهمیدن و حدس زدن انگیزه‌های دیگران خوب هستیم، ما (من) در واقع در این کار افتضاحیم.

آخرین کتابی که من را به گریه انداخت:
آنچه دوست داشتم
(What I Loved) اثر سیری هاستوت (Siri Hustvedt). در اتاق هتل موقع خواندن این کتاب چنان بلند گریه کردم که یک نفر را فرستادند ببینند حالم خوب است یا نه.

آخرین کتابی که با آن خندیدم:
انحراف از معیار
(Standard Deviation) نوشته کاترین هینی (Katherine Heiny). در هواپیما چنان با این کتاب می‌خندیدم که خانواده‌ام وانمود می‌کردند نسبتی با من ندارند.

کتابی که نتوانستم تمامش کنم:
بارها پیش آمده که نتوانم کتابی را تمام کنم. قبلا خودم را موظف می‌دانستم که کتاب‌ها را تمام کنم، اما الان فکر می‌کنم زندگی خیلی کوتاه است. اگر کتابی توانست در ۱۰۰ صفحه اول جذبم کند، تمامش می‌کنم. فکر می‌کنم بدجنسی است که از کتاب‌هایی که خواندنشان را ناتمام گذاشتم اسم ببرم. 

کتابی که آرزو می‌کردم خودم نوشته باشم:
اغلب کتاب‌هایی که خواندنشان را تمام کردم. 

کتابی که از نخواندنش شرمنده‌ام:
جنگ و صلح تولستوی. فکر می‌کنم با نخواندن این کتاب خلاء بزرگی از ادبیات روسیه در من وجود دارد که تاکنون موفق به پر کردنش نشده‌ام. 

کتاب‌هایی که در کودکی خواندم:
من در کودکی یک کتابخوان وسواسی بودم. مادرم در سه سالگی به من خواندن یاد داد. اما وقتی به مدرسه رفتم، معلمم قبول نکرد که می‌توانم بخوانم و من را با مبتدی‌ها یک جا گذاشت. من از ناراحتی به کتاب‌های پیتر و جین و پَت سگه پناه بردم.

کتابی که هدیه می‌دهم:
سه زن
(Three Women) اثر لیزا تادئو (Lisa Taddeo). یک شیرجه عمیق ژورنالیستی به امیال زنانه. هر کسی این کتاب را دوست ندارد، یا حتی با آن موافق نیست، اما همه گرفتار خریدن آن می‌شوند.

................ هر روز با کتاب ...............

گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...