برگزیدگان نهمین دوره جایزه دکتر فتح‌الله مجتبایی دیروز در شهر کتاب معرفی شدند.

به گزارش  مهر، مراسم اهدای نهمین دوره‌ جایزه‌ دکتر فتح‌الله مجتبایی عصر دیروز سه‌شنبه ۲۴ دی در مرکز فرهنگی شهر کتاب برگزار شد.

این جایزه همه‌ساله به برترین رساله‌ دکتری در رشته‌های «زبان و ادبیات فارسی» و «ادیان و عرفان» اهدا می‌شود. فتح‌الله مجتبایی، ضیاء موحد، حسین معصومی‌همدانی، شهرام پازوکی، مسعود جعفری جزی، محمدرضا عدلی با دبیری علی‌اصغر محمدخانی، هیات داوران این جایزه را تشکیل می‌دهند که در این دوره علاوه بر انتخاب دو پایان‌نامه‌ برگزیده، سه پایان‌نامه را مستحق تشویق دانستند.

در مراسم اختتامیه این‌رویداد رساله‌ «تصحیح دیوان عارف قزوینی و تحقیق در احوال وی» نوشته‌ سعید پورعظیمی و «مسیح‌شناسی در سنت مسیحی و اسلامی با تأکید بر آراء رودولف بولتمان و مولانا جلال‌الدین بلخی» نوشته‌ محمد صبائی به عنوان رساله‌ برگزیده انتخاب شدند.

همچنین از رساله‌های «زیبایی‌شناسی تکرار در غزل سعدی» نوشته‌ زیبا اشراقی و «تصویرگری خاقانی در قصاید، تأثیرات و تأثرات تا پایان سده‌ ششم قمری» نوشته‌ سیدمحسن حسینی‌وردنجانی و «تحقیق در کانون ادبی هرات با تکیه بر تصحیح انتقادی لطایف‌نامه‌ فخری هروی» نوشته‌ هادی بیدکی تقدیر شد.

................ هر روز با کتاب ...............

زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...