رباعیات خیام به زبان فنلاندی ترجمه می‌شوند.

"کیامرث باغبانی" ترجمه‌ی بیش ‌از نیمی از رباعیات خیام را انجام داده، که قرار است توسط شاعری فنلاندی با حفظ وزن رباعی بازسرایی شوند. همچنین مجموعه‌ی شعر "در ستایش خرد" شامل 48 شعر برگزیده‌ی 41 شاعر فارسی‌زبان از رودکی تا معاصران به زبان فنلاندی منتشر شد.

باغبانی - مترجم "در ستایش خرد" - معتقد است، آن‌چه تا کنون به نام شعر فارسی به فنلاندی چاپ شده، ترجمه‌هایی از زبان‌هایی غیر از فارسی بوده و این اولین‌بار است که ترجمه مستقیما از زبان اصلی صورت می‌گیرد.

به گفته‌ی او، در مرحله‌ی نهایی، شاعر فنلاندی - لوی لهتو - کتاب را ویرایش کرده و عنوان اثر هم از مقدمه‌ی "شاهنامه" و نام یکی از شعرهای کتاب برگرفته شده، که در وزنی نزدیک به بحر متقارب باز سروده است.

به گفته‌ی این مترجم ساکن فنلاند، این کتاب پس از انتشار و رونمایی‌ توسط انتشارات نتامو، با استقبال محافل ادبی فنلاند روبه‌رو شده و روزنامه‌ی "تورون سانومات" - دومین روزنامه‌ی سراسری این کشور - بر این کتاب، نقدی مبسوط به قلم ویلّه یوهانی سوتینن منتشر کرده است.

به نظر او، این کتاب در عین فشردگی برای اولین‌بار تصویری پیوسته از شعر فارسی در گذر تاریخ را به خوانندگان ارایه می‌دهد.

به گزارش ایسنا، باغبانی در حال حاضر مشغول ترجمه‌ی بخش‌هایی از نثر فارسی از ابتدا تا امروز است که امیدوار است در پایان امسال منتشر شود.

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...