کتاب «مدیریت آب» حاصل ده سال تلاش تیم باانگیزه و خستگی‌ناپذیری است که کوشیده با مطالعه علمی مولفه‌های مدیریت منابع و مصارف آب از ضرورت اتخاذ رویکردهای نو و توجه به مباحث جدید در مدیریت آب کشور بگوید.

مدیریت آب (منابع و کاربردها)

کتاب «مدیریت آب (منابع و کاربردها)» در 15 فصل1- کلیات مدیریت آب، 2-حقوق و قواعد آب، 3- تاریخ مدیریت آب ایران، 4- آب مجازی و ردپای آب، 5- بهره‌وری آب کشاورزی، 6- مالکیت، تبادل و بازار آب، 7- مدیریت تقاضا، 8- تجدیدپذیری و بیلان، 9-تخصیص آب، 10- داده، پایش و ارزیابی، 11- تصمیم‌گیری، ریسک و توسعه‌ی پایا، 12- حکمرانی آب و مدیریت یکپارچه، 13- مدیریت آب‌زیرزمینی و خشکسالی، 14- مدیریت راهبردی-مشارکتی آب و 15-نگرش سیستمی، گستره وسیع «مولفه‌های مدیریت منابع-مصارف آب» را مورد بررسی دقیق قرار داده و راهکارهای نو را عرضه می‌کند.

در این کتاب آمده است که سیستم منابع-مصارف آب از زیرسیستم‏های متعددی تشکیل شده، که با یکدیگر تعاملات و بازخورهای درهم ‏تنیده و پویایی دارند. در واقع باید پذیرفت که گسترده ‌شدن دخالت انسان در یک قرن اخیر، اثرات منفی بر منابع آب داشته و پایایی این سیستم‌ها را دچار مخاطره کرده است. به گونه‌ای که برهم‌کنش امروزین میان جوامع بشری و چرخه‌ هیدرولوژی، در گذشته هرگز مشاهده نشده است. اکنون شدت تأثیر متقابل میان سیستم‌های انسانی و طبیعی نشان می‌دهد که فعالیت‌های انسان‌محور منجر به پیوستگی قوی میان این دو سیستم شده است. لذا، اثرات مثبت و منفی تصمیم‌گیری‌های مدیریتی برای توسعه‌های‌ اجتماعی-اقتصادی، مستقیماً بر سیستم‌های طبیعی بازتاب می‌یابند. این واکنش‌های متقابل، به‌نوبه‌ خود بازخورهایی را منعکس می‌کنند و روابطی درهم‌تنیده و چندبُعدی میان این دو سیستم (و زیرسیستم‌ها) در مقیاس‌های مکانی و زمانی گوناگون ایجاد می‌گردد.

مدیریت آب برای حفظ پایایی سیستم منابع-مصارف آب (و یا بازیابی پایایی آن)، نیازمند شناسایی زودهنگام این پیشرانه‌ها و نشان دادن واکنش به‌موقع و متناسب نسبت به آن‌ها است. چنین واکنشی با تدوین هوشمندانه قواعد (قوانین و ضوابط) و برنامه‌های واقع‌گرایانه ممکن می‌گردد. قطعاً اثربخشی، تابع تناسب و کفایت این قواعد و تبعیتِ بخش انسانی (مسئولین، آب‌بران و سایرین) از آن‌ها است؛ که نیازمند توجه به منافع عموم گروداران (به‌ویژه با مشارکت دادن کنشگران کلیدی) در فرآیند تصمیم‌سازی و سیاستگذاری می‌باشد. همچنین مدیریت آب برای هدایت برنامه‌های خود در دستیابی به اصلاح و یا تعدیل سیستم، نیازمند یک نظام پایش و ارزیابی است (هم در بُعد عملیاتی و هم در بُعد راهبرد‌ی)؛ تا به کمک آن بتواند مستمراً پیشرفت اقدامات (بُعد عملیاتی) و نیز مثمربودن را (بُعد راهبردی) را سنجش کند. به نظر می‌آید، امروزه در ایران باید بر مفاهیم و اهمیت پایش و ارزیابی و بیش از آن بر نقش اصولی سنجش و داده در مدیریت تاکید شود. در حقیقت برای مدیریت یکپارچه آب، نظام پایش و ارزیابی نقشی حیاتی دارد؛ و برای اخذ تصمیمات صحیح در سطوح مختلف مدیریت یکپارچه، داده‏های اندازه‏گیری‌شده نه‌تنها بایستی موثق و کافی باشند، بلکه باید متناسب با نیازهای سطوح مدیریتی گوناگون سنجش و گردآوری شوند.

در شرایط کنونی ضروری است تا مدیران آب تلاش کنند با افزایش کارآمدی نظام ارزیابی، صحت و دقت تصمیمات خویش را ارتقاء دهند؛ تا بتوانند پیامدهای «محیط ‌زیستی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی» ناشی از سناریوهای مختلف تخصیص آب را قبل از تصمیم‌گیری، با پیش‌نگری و دوراندیشی برآورد کنند.

در این راستا و برای تضمین پایایی به رسمیت شناخته شدن (1) حقابه اکوسیستم از آب تجدیدپذیر؛ (2) عدم قطعیت در برآوردهای آینده (تغییر اقلیم، تحولات اقتصادی، و رشد جمعیت) و پایبندی به سه اصل: (1) توسعه عمودی کشاورزی و افزایش بهره‌وری این بخش؛ (2) مدیریت جامع تقاضای آب با توجه به نقش مردم؛ و (3) تعادل‌بخشی منابع آب زیرزمینی، و تبعیت بدون استثناء تمامی سیاست‌های مرتبط از آن؛ ضروری است.

کتاب مدیریت آب (منابع و کاربردها) کتابی از دکتر کامران داوری، امیر اسلامی، حمید عمرانیان خراسانی، هاشم درخشان و محمد سالاریان را انتشارات جهاد دانشگاهی مشهد در ۵۸۰ صفحه و با قیمت ۴۱۵هزار تومان رهسپار بازار کتاب کرده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...