پروژه سرمایه‌گذاری کتابخانه عکاسی در غنا با بیش از سی‌هزار جلد کتاب افتتاح شد.

کتابخانه عکاسی در غنا

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، بزرگترین کتابخانه عکس آفریقا در آکرا، پایتخت غنا افتتاح شد و آثار استعدادهای فراموش شده، تثبیت شده و نوظهور قاره و مهاجران را به نمایش گذاشته شد.

مرکز دیکان که توسط عکاس و فیلمساز غنائی، پل نینسون تأسیس شده است، بیش از 30000 کتاب را در خود جای داده است. به عنوان اولین فعالیت در نوع خود در غنا، یک استودیوی عکاسی و کلاس‌های درس فضایی را برای کارگاه‌های آموزشی فراهم کرده است، این فعالیت در حالی برگزار می‌شود که یک برنامه کمک هزینه تحصیلی با هدف کمک به مستندسازان آفریقایی و هنرمندان تجسمی در خود برگزار می‌کند.

یک فضای نمایشگاهی میزبان نمایش‌های منظم خواهد بود که اولین آن Ahennie است و مجموعه‌ای از عکاس مستند فقید غنائی امانوئل بابی (همچنین با نام باب پیکسل) که در سال 2021 درگذشت؛ را به نمایش گذاشته است.

برندون استانتون، تاجر آنتیک فروشی که عکاس شد، نویسنده کتاب انسان‌های نیویورک که در تأسیس دیکان نقش ویژه‌ای داشته است، در مراسم افتتاحیه شرکت کرد.

کتابخانه عکاسی در غنا

این کتابخانه در حالی افتتاح شد که علاوه بر کتاب‌های عکاسان سیاه‌پوست پیشگام، مانند گوردون پارکز (اولین عکاس آمریکایی آفریقایی‌تباری که در مجله «زندگی» شغلی داشت) و نشریاتی از جمله نشنال جئوگرافیک، کتاب‌های کمیابی از جمله یکی با امضای استیون هیل وجود دارد.

نینسون در مدرسه مرکز بین المللی عکاسی در نیویورک تحصیل می کرد که شروع به جمع‌آوری کتاب‌های عکاسی کرد.

وی در این افتتاحیه عنوان کرد: من شروع به خرید کتاب‌های عکس آفریقایی کردم، با این ایده که آنها را با عکاسان جوان در خانه به اشتراک بگذارم، اما با رشد مجموعه‌ام، به ذهنم رسید که می‌توانم کتابخانه‌ای اختصاص داده شده به عکاسی و آموزش بصری ایجاد کنم، بنابراین شروع به دسترسی به کتاب‌فروشان کردم.

نینسون افزود: من همچنین از گالری‌ها و مجموعه‌داران خصوصی کمک‌های مالی دریافت کردم.

غرب آفریقا سابقه طولانی در عکاسی دارد که توسط کاشفان و فرمانداران در اوایل دهه 1840 معرفی شد. این موضوع در واکنشی سریع توسط کارآفرینان آفریقایی که اغلب به عنوان عکاسان دوره گرد کار می‌کردند، مانند «جورج لوترودت» رئیس استودیوهای پاپ آپ، انتخاب شد.

در قرن بیستم، عکاسان پیشگام از جمله پرتره‌نگاران مشهور مالیایی، «سیدو کیتا» و «مالیک سیدیبه» و عکاس غنائی «جیمز بارنور» مالک اولین آزمایشگاه پردازش رنگ غنا، تغییرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی را از طریق کار خود در دنیای مد و موسیقی ثبت کردند.

چشم انداز نینسون برای دیکان، که در آسناته شهری در غنا به معنای «به دست گرفتن رهبری» است، تجلیل از این تاریخ بصری غنی و دستاوردهای هنرمندان آفریقایی و همچنین ارائه الهامات و منابع به عکاسان نوظهور است.

«ریتا مائوئنا بنیسان» هنرمند غنایی آمریکایی و بنیانگذار «سی‌هنه» بنیاد غیرانتفاعی جمع‌آوری آرشیو که داستان‌های مربوط به تاریخ سلطنتی غنا را روایت می‌کند، از افتتاح این مرکز استقبال کرد.

کتابخانه عکاسی در غنا

بنیسان عنوان کرد: در ایالتی که هیچ آرشیوی برای مراجعه مردم به تاریخ خود وجود ندارد، مشکل دسترسی به تاریخ به وجود می‌آید. وقتی بتوانید یک مرجع داشته باشید، دسترسی بسیار سهل می‌شود. من برای بازدید از دیکان بسیار هیجان زده هستم و نمی‌توانم بیش از این منتظر بمانم.

دیوید نانا اوپوکو آنسا، عکاس و فیلم‌ساز غنایی گفت: که این مرکز همه چیز را برای عکاسان نوظهور تغییر خواهد داد. من تاکنون من بیشتر موارد تحقیقاتی را از اینترنت تهیه کرده‌ام. این مرکز گنجینه‌ای برای تصویرسازانی مانند من خواهد بود، زیرا این فرصت را به ما می‌دهد تا عمیق‌تر کاوش کنیم و آثار معنادارتری خلق کنیم که در برابر فراموشی تاریخی مقاومت کند.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...