کتاب «کین سهراب، خون سیاوش» شامل چهار نمایشنامه صادق عاشورپور توسط انتشارات کتاب نیستان منتشر و راهی بازار نشر شد.

کین سهراب، خون سیاووش چهار نمایشنامه صادق عاشورپور

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، صادق عاشورپور، متولد ۱۳۳۲ همدان، نمایشنامه‌نویس، کارگردان و پژوهشگر حوزه تئاتر است. او از ۱۶ ساگی به دنیای تئاتر وارد شده و کماکان بیش از هرچیز وقت خود را صرف نوشتن متون نمایشی می‌کند. یکی از مهم‌ترین متون پژوهشی وی مجموعه هفت جلدی نمایش‌های ایرانی و مجموعه چهار جلدی بازی‌های محلی است.

عاشورپور در انتشارات کتاب نیستان آثاری چون فرمان خاتون، پنج طیاطر، سقای دیگر و شاکی را منتشر کرده است و کتاب «کین سهراب، خون سیاوش» نیز تازه‌ترین اثر وی مشتمل بر چهار نمایشنامه با عناوین کین سهراب خون سیاوش، شهریار کشته پسر، اژدها و منصوره است.

عاشورپور در این اثر و نمایشنامه‌های آن به سراغ بخش‌هایی داستانی از شاهنامه رفته و با خارج کردن آنها از فرم نظم و آهنگین، با دراماتیزه کردن آنها در قالب متن نمایشی سعی در بازآفرینی نوی آنها کرده است.

چهار نمایشنامه کتاب «کین سهراب، خون سیاووش» در واقع روایتی است منثور از چهار داستان حماسی شاهنامه که برخی تراژیک و برخی در سنت متون پهلوانی بازخوانی شده است. نویسنده از سویی با خارج کردن متن از حالت رایج شعر سعی کرده تا برای ایجاد ارتباط بیشتر مخاطب با متن و محتوای چند لایه آن پلی تازه به ذهن و جان مخاطب بزند و از سوی دیگر عبارات و توصیفات و اصلاحات گاه ناآشنا برای مخاطب را که در متن اصلی شاهنامه درج شده است را به نفع مخاطب ساده‌نویسی کند. با این همه عاشورپور در این اثر از زبان و ادبیات فاخر شاهنامه دور نشده است و متنی که او خلق می‌کند زبانی حماسی و شیو بیانی و روایی مرتبط با عصر و زمان سرایش شاهنامه دارد. به عبارت دیگر این نمایشنامه‌ها را می‌توان تلاشی برای روایت آهنگین منثور و توأم با تصویرسازی ذهنی از شاهنامه دانست.

متون نمایشی این کتاب بسیار تصویری و قابل فهم و در عین حال جذاب و فخیم نگارش پیدا کرده و طیف وسیعی از مخاطبان و علاقه‌مندان به شاهنامه فردوسی را به خود جذب می‌کند. این اثر همچنین تلاشی است ستودنی برای نمایش قابلیت‌های دراماتیک متن شاهنامه و توانایی روح حاکم بر آن برای بازروایی در قالب‌های مختلف ادبی از جمله نمایشنامه و هنر نمایش ایرانی است.

این کتاب همچنین برای پژوهشگران حوزه نمایش می‌تواند متنی درخور توجه برای مطالعه در زمینه چگونگی تبدیل و پیوند میان متون کهن داستانی با اصولی روایت نمایشی در دوران حاضر باشد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...