رمان «نبوغ» [The gift] نوشته‌ ولادیمیر ن‍اب‍اک‍وف‌ با ترجمه‌ بابک شهاب  توسط نشر نیماژ منتشر شدند.

نبوغ» [The gift]  ولادیمیر ن‍اب‍اک‍وف‌

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، «نبوغ» آخرین رمانی است که ناباکوف به زبان مادری خود؛ یعنی روسی نوشته است و اوج دستاورد این دوره از زیست این نویسنده‌ در کارنامه‌ ادبی اوست. نسخه اصلی این رمان به سال 1938 منتشر شده و بابک شهاب هم به تازگی این رمان را از زبان روسی ترجمه کرده است.

«نبوغ» داستان فیودور چردینتسف، شاعر مهاجر فقیر ساکن برلین را روایت می‌کند که در آرزو و چشم‌انتظار شاهکاری است که روزی خواهد نوشت؛ کتابی بسیار شبیه به خود نبوغ یعنی همین کتابی که در دست دارید.

«نبوغ» قصیده‌ ناباکوف برای ادبیات روسی است که در جریان روایت خود آثار پوشکین، گوگول و دیگر بزرگان ادبیات روس را تداعی می‌کند. این کتاب یکی از بهترین رمان‌های ناباکوف است؛ چند وجهی، چند لایه، نوستالژیک، از نظر زبانی جذاب و فوق‌العاده.

کتاب «نبوغ» در ۴۴۸ صفحه و قطع رقعی و با جلد سخت، کاغذ سبک و قیمت ۲۴۰ هزار تومان در دسترس عموم علاقه‌مندان کتاب قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...