رمان «زندگی رویایی سوخانوف» [The dream life of Sukhanov] نوشته اولگا گروشین [Olga Grushin] و ترجمه مینا صفار توسط نشر نیماژ منتشر شد.

زندگی رویایی سوخانوف» [The dream life of Sukhanov] اولگا گروشین [Olga Grushin]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نشر نیماژ رمان «زندگی رویایی سوخانوف» نوشته اولگا گروشین و ترجمه مینا صفار را با شمارگان ۵۰۰ نسخه، ۵۸۶ صفحه و بهای ۲۲۰ هزار تومان منتشر کرده است.

«زندگی رویایی سوخانوف» کابوسِ مردی است که باید در آن فربه‌گی مادی و فرهنگی‌اش را پس بدهد. او نمی‌داند دورانش سر آمده، همچنان که نمی‌داند دورانِ هژمونیِ جامعه‌ هنری‌ای که در آن بالیده نیز به آخر رسیده است. این رمان روایتی است از ارتباط سیاست با هنر؛ آنجا که هنر بر سر نعشِ سیاست ایستاده است.

اولگا گروشین نویسنده‌ روسی آمریکایی غرق سنتِ ادبی زادگاهش است. «زندگی رویایی سوخانوف» از حیث شخصیت ‌پردازی و وسواس‌های روان‌شناختیِ کاراکترِ اصلی‌اش، یادآور داستایوسکی است و آن وقت که ما را برابر اجتماعِ آدم‌ها و محفل‌های پر زرق و برق قرار می‌دهد، توصیف صحنه‌هایی نظیر تولستوی دارد. نحوه‌ روایتِ آیرونیکِ گروشین یادآور گوگول است و زبانِ داستانش گاه ناباکوف‌وار طنزی گزنده بروز می‌دهد. بولگاکف را هم نمی‌توان از یاد برد؛ خصوصاً وقتی که نویسنده تصاویر سوررئالیستی به دست می‌دهد.

پیوست‌های این ترجمه نخست بیوگرافی مختصری است از نویسنده است به همراه یک گفت‌وگو با نویسنده و چند مقاله از جمله «معنابخشی به متن بینازبانی» و «سوررئالیسم به مثابه مضمون و روش در زندگی رویایی ساخانوف».

................ هر روز با کتاب ................

نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...
تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...