رمان «تخم‌مرغ‌های شوم» [Роковые яйца یا The Fatal Eggs] نوشته میخائیل بولگاکف با ترجمه بابک شهاب توسط نشر برج منتشر شد.

تخم‌مرغ‌های شوم» [Роковые яйца یا The Fatal Eggs]  میخائیل بولگاکف

به گزارش کتاب نیوز، میخائیل بولگاکف نویسنده، پزشک و نمایشنامه‌نویس مشهور روسی در نیمه‌ی اول قرن بیستم است. مشهورترین اثر او مرشد و مارگاریتا، از شاهکارهای ادبی قرن بیستم است.

ناشر در معرفی این اثر او آورده است:

تخم‌مرغ‌های شوم هجویه‌ای درخشان و تخیلی، اما بسیار واقع‌گرایانه از دخالت دیکتاتوری در علم است؛ روایتی است از حکومت‌های ناکارآمدی که می‌خواهند جباریتشان را به علم نیز تحمیل کنند و سپس فاجعه می‌آفرینند.
پروفسور جانورشناسی موفق به کشف علمی بی‌سابقه‌ای می‌شود، اما کارشناسان کوته‌فکر، بدون تعمق کافی در ماهیت این پدیده‌ی علمی، بر آن می‌شوند تا از نتایج این کشف در جهت اهداف‌ خودشان استفاده کنند. در فضایی مسموم به زهرِ همراهانِ همیشگی تمدن بشر، یعنی دیوان‌سالاری و سهل‌انگاری، دنیای علم بار دیگر نشان می‌دهد هیچ‌گونه فشاری را برنمی‌تابد. پیامدهای چنین دخالت‌هایی معمولاً غیرقابل‌پیش‌بینی و تقریباً همیشه مصیبت‌بارند.

«تخم‌مرغ‌های شوم» نوشته میخائیل بولگاکف در 160 صفحه و قیمت 26 هزارتومان در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...