کتاب «فیلسوف و پزشک قرن – زندگی و اندیشه‌ی اخلاقی دکتر آلبرت شوایتزر» [Albert Schweitzer's ethical vision] نوشته‌ی پردراگ چیچوواتسکی [Predrag Cicovacki] با ترجمه‌ی شهاب‌الدین عباسی از سوی نشر سنگ منتشر شد.

فیلسوف و پزشک قرن – زندگی و اندیشه‌ی اخلاقی دکتر آلبرت شوایتزر» [Albert Schweitzer's ethical vision]  پردراگ چیچوواتسکی [Predrag Cicovacki]

به گزارش ایلنا، این کتاب در سه بخش تنظیم شده است:
بخش اول با عنوان «چرا شوایتزر نادیده گرفته شد؟» ترجمه‌ی پاره‌ی کوتاهی از کتاب تحلیلی دکتر «پردراگ چیچوواتسکی» به نام «احیای نگرش اخلاقی آلبرت شوایتزر» است.
بخش دوم، ترجمه‌ی مقدمه‌ی مفصل همین نویسنده در کتاب دیگری است که در آن زندگی و بینش اخلاقی دکتر شوایتزر را بررسی کرده و گزیده‌هایی از نوشته‌های شوایتزر را در آن آورده است.
بخش سوم کتاب نیز ترجمه‌ای از نوشته‌های شوایتزر در زمینه‌های مختلف است.

در پایان کتاب، مترجم تصاویری را از مراحل مختلف زندگی شوایتزر آورده است. همچنین از ویژگی‌های این کتاب، فهرست منابع و توضیحات پایانی کتاب است که می‌تواند برای مطالعه‌ی بیش‌تر بسیار مفید باشد.

آلبرت شوایتزر سال ۱۸۷۵ به دنیا آمد. کارش را ابتدا در حوزه‌ی موسیقی، الهیات و فلسفه آغاز کرد، اما با وجود موفقیت‌های فراوان در این حوزه‌ها، تصمیم گرفت نظراتش را در بستر واقعیت زنده و به شکل عینی محک بزند. پس به دانشگاه برگشت و پزشکی خواند و به آفریقا رفت تا به روستاییان محروم قاره‌ی سیاه خدمت کند. به پاس این خدمات، سال ۱۹۵۲ جایزه‌ی صلح نوبل غیاباً به او اهدا شد که شوایتزر مبلغ ۳۶ هزار دلار آن را صرف گسترش بیمارستان‌ها در آفریقا کرد. شوایتزر در سال ۱۹۶۵ از دنیا رفت.

«فیلسوف و پزشک قرن» در ۱۰۴ صفحه به قیمت ۳۵ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...
عدالت در یک جامعه پسادیکتاتوری چگونه باید تأمین شود؟... آلمان پیش از این نیز مجبور شده بود با بقایای حکومت دیکتاتوری هیلتر و جرائم آنها مواجه شود... آیا باید دست به پاکسازی ادارات دولتی از افرادی زد که با حکوت کمونیستی همکاری داشته‌اند؟... احکام بر اساس قانونی تنظیم می‌شدند که کمترین مجازات را مقرر کرده بود... رسیدگی به هتک حیثیت افراد در رژیم گذشته... بسیاری از اساتید و استادیاران به عنوان خبرچین برای اشتازی کار می‌کردند ...