نمایشنامه «سکوت» نوشته پل استر با ترجمه اصغر نوری به تازگی مجوز گرفته و در نشر نیلا در دست چاپ است.

اصغر نوری درباره کتابهایی که به زودی با ترجمه وی منتشر می‌شود به مهر گفت: استر این نمایشنامه را در سال 1976 وقتی هنوز به عنوان یک رمان‌نویس معروف نبود نوشته است و سپس بر اساس آن رمان «ارواح» از سه گانه نیویورکی را نوشته که این سه گانه در ایران ترجمه و منتشر شده ولی نمایشنامه «سکوت» هنوز در ایران عرضه نشده است.

مترجم مجموعه داستان «دیوار‌گذر» اثر مارسل امه با اشاره به اینکه این نمایشنامه را از نسخه فرانسوی ترجمه کرده است عنوان کرد: در سال 1998 وقتی یک مجله معتبر فرانسوی ویژه‌نامه‌ای درباره استر منتشر کرد طبق روال همیشگیش از وی خواست یک اثر منتشر نشده‌اش را برای این ویژه‌نامه بفرستد که استر هم این نمایشنامه را در اختیارشان قرار داد.

نوری افزود: از این نمایشنامه نسخه انگلیسی موجود نیست و فکر می کنم تنها نسخه چاپ شده آن همان مجله فرانسوی باشد. البته داستان «ارواح» که بر اساس این نمایشنامه نوشته شده است به زبان انگلیسی موجود است و به فارسی هم ترجمه شده است.

وی درباره دیدگاه استر درباره نمایشنامه «سکوت» توضیح داد: استر وقتی نمایشنامه را برای مجله فرستاده توضیح داده که شاید برای خوانندگان جالب باشد بدانند نقطه آغاز یک رمان کجا بوده است.

این مترجم اضافه کرد: نمایشنامه «سکوت» اثری پست مدرن و دارای سه شخصیت اصلی با نام‌های سبز، خاکستری و آبی است که اینها درباره موضوعی مبهم صحبت می‌کنند. روایت در این اثر تکه تکه و همراه با خرده‌روایتهاست و شخصیتها شناسنامه مشخصی ندارند. همچنین دو شخصیت دیگر با نامهای سیاه و سفید هم در داستان نقش دارند.

نوری با اشاره به اینکه نمایشنامه 50 صفحه دارد بیان کرد: برای مخاطب ایرانی که با بیشتر آثار استر آشنا است این کتاب نیز جذاب خواهد بود.

وی در پایان خبر داد: «نوشتن
مادام بوواری» متشکل از تعدادی از نامه های گوستاو فلوبر در توضیح چگونگی نگارش رمان «مادام بوواری» و ادبیات زمان وی نیز توسط نشر افراز برای دریافت مجوز به ارشاد رفته است. همچنین «محله گمشده» نوشته پاتریک مودیانو و دو نمایشنامه «دوچرخه مرد محکوم» و «سه چرخه» نوشته فرناندو آرابال نیز مجوز گرفته و به زودی نشر افراز آنها را چاپ می‌کند.

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...