ترجمه کتاب «نامه‌های لودویگ ویتگنشتاین به پائول انگلمان»[Letters from Ludwig Wittgenstein] شامل ۵۴ نامه منتشر شد.

نامه‌های لودویگ ویتگنشتاین به پائول انگلمان [Letters from Ludwig Wittgenstein
به گزارش خبرگزاری مهر، کتاب نامه‌های لودویگ ویتگنشتاین به پائول انگلمان [Engelmann, Paul] شامل ۵۴ نامه ویتگنشتاین به انگلمان است که خطاب به او نوشته شده و حامد عرفان آنها را ترجمه کرده است.

حامد عرفان درباره این کتاب که به زودی از سوی انتشارات سیب سرخ منتشر می‌شود، گفت: ویتگنشتاین در دو طول عمر کاری و فلسفی خود با بسیاری از شخصیت‌های مختلف نامه نگاری می‌کند اما بیشتر این نامه نگاری‌ها با انگلمان انجام می‌شود.

این مترجم با اشاره به بخش‌های کتاب، گفت: مقدمه مترجم با عنوان فیلسوف تنهایی و مقدمه رضا روزبهانی، ویراستار که به نوعی متن نامه‌ها را تکمیل می‌کنند از جمله بخش‌های این کتاب است. مبنای ترجمه کتابی دو زبانه آلمانی انگلیسی است که در آکسفورد منتشرشده است.

این منتقد ادبی افزود: نخستین نامه ویتگنشتاین به پائول انگلمان معمار و طراح اتریشی از ماجرای طراحی پروژه‌ای از سوی آدولف لوز (از ممتازترین معماران و طراحان اروپا) است که قرار است انگلمان برای ویتگنشتاین اجرا کند. این نامه نگاری‌ها از جنگ جهانی اول آغاز و تا پایان جنگ جهانی دوم ادامه پیدا می‌کند.

عرفان با بیان اینکه عنصر اصلی در این نامه‌ها، ستایش روح زنانه است، گفت: ویتگنشتاین در آخر اکثر نامه‌ها جویای احوال مادر انگلمان می‌شود و درخواست دارد سلام او را به مادرش برساند.

این مترجم زبان آلمانی درباره محتوای نامه‌های ویتگنشتاین به انگلمان توضیح داد و گفت: عمده مکاتبات ویتگنشتاین، ابراز احساسات و دغدغه‌های روزمره اش و مشکلات او در چاپ و نشر آثارش و در وهله‌ی بعد به مسائلی چون تعیین قرار ملاقات و همکاری شان در ساخت خانه‌ها مربوط است.

عرفان افزود: نامه‌های ویتگنشتاین ما را به شناخت زندگی او رهنمون می‌سازد. در این نامه‌ها، آثار یک فیلسوف را نمی‌خوانیم بلکه او را مانند یک انسان عادی همراه با ترس‌ها، تنهایی‌ها، درگیری‌هایش با آدم‌های اطرافش و… می بینیم.

به گفته عرفان، لودویک ویتگنشتاین متولد ۲۶ آوریل ۱۸۸۹، دوران کودکی را تا سال ۱۹۰۳ در خانه درس خواند و چون یونانی بلد نبود او را به دبیرستان رئال اسکول فرستادند؛ جایی که آدولف هیتلر تحصیل می‌کرد و در سال‌های ۱۹۰۴ و ۱۹۰۵ با او هم درس شد. با مرگ پدرش ثروت کلانی به ارث می‌برد اما به صورت ناشناس صدهزار کرون به شاعران و هنرمندان نیازمند اهدا می‌کند. با شروع جنگ جهانی در سال ۱۹۱۴ داوطلبانه وارد ارتش اتریش مجارستان می‌شود. در جبهه‌های جنگ به تفکر درباره مسائل فلسفی ادامه می‌دهد و آثارش را در دفترهای یادداشتی که در کوله پشتی اش حمل می‌کرد می‌نویسد. او در نوامبر همان سال به اسارت ایتالیایی‌ها در می‌آید و تا اوت سال بعد دوران اسارتش را می‌گذرد. ویتگنشتاین ۲۹ آوریل ۱۹۵۱ در کمبریج درگذشت. آخرین جمله‌ای که به زبان آورد این بود: با آنها بگویید زندگی فوق العاده‌ای داشتم.

حامد عرفان متولد ۱۳۶۰ در تهران، نمایش نویس و مترجم زبان آلمانی، در کنار کار تئاتر آثار شاعران آلمانی زبان را ترجمه و گردآوری کرده است. اقبال گمنانی؛ گزیده شعر ۲۳ شاعر آلمانی اثر دیگری از عرفان است.

................ هر روز با کتاب ...............

تجربه‌نگاری نخست‌وزیر کشوری کوچک با جمعیت ۴ میلیون نفری که اکنون یک شرکت مشاوره‌ی بین‌المللی را اداره می‌کند... در دوران او شاخص سهولت کسب و کار از رتبه ١١٢ (در ٢٠٠۶) به ٨ (در ٢٠١۴) رسید... برای به دست آوردن شغلی مانند افسر پلیس که ماهانه ٢٠ دلار درآمد داشت باید ٢٠٠٠ دلار رشوه می‌دادید... تقریبا ٨٠درصد گرجستانی‌ها گفته بودند که رشوه، بخش اصلی زندگی‌شان است... نباید شرکت‌های دولتی به عنوان سرمایه‌گذار یک شرکت دولتی انتخاب شوند: خصولتی سازی! ...
هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...