کتاب «اخلاق و اقتصاد؛ مقدمه‌ای بر بازارهای آزاد، برابری و شادکامی» [Ethics and economics : an introduction to free markets, equality and happiness] نوشته یوهان خرافلانت [Johan J. Graafland] با ترجمه وحید موسوی داور توسط موسسه فرهنگی دُکسا منتشر و راهی بازار نشر شد.

اخلاق و اقتصاد؛ مقدمه‌ای بر بازارهای آزاد، برابری و شادکامی» [Ethics and economics : an introduction to free markets, equality and happiness] نوشته یوهان خرافلانت [Johan J. Graafland]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، ترجمه این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «شکوفایی» است که این‌ناشر منتشر می‌کند. ازجمله سوالات پیش‌روی انسان مدرن این است که چگونه زندگی‌ای ارزش زیستن دارد؟ کتاب‌های مجموعه مورد اشاره برای پاسخ به این‌سوال منتشر می‌شوند. کتاب «فراسوی اقتصاد» دیگر عنوان این‌مجموعه است که به‌تازگی منتشر شده است.

یوهان خرافلانت نویسنده کتاب «اخلاق و اقتصاد» متولد ۱۹۶۰ است و از سال ۲۰۰۰ به‌عنوان استاد اقتصاد، تجارت و اخلاق دانشگاه تیلبورخ هلند تدریس می‌کند و به‌ عضویت مرکز پایداری تیلبورخ نیز درآمده است. او عضو گروه اقتصاد دانشکده اقتصاد و مدیریت بازرگانی، گروه فلسفه در دانشکده علوم انسانی و گروه الهیات دانشگاه تیلبورخ است. خرافلانت اقتصاد را در دانشگاه اراسموس در روتردام و الهیات را هم در دانشگاه اوترخت آموخته و پژوهش‌هایش حول محور اخلاق‌شناسی اقتصادی، اخلاق‌شناسی تجارت، مسئولیت اجتماعی شرکت‌ها و رابطه بین اقتصاد و دین متمرکز بوده است.

هدف مولف کتاب «اخلاق و اقتصاد» این است که با تمرکز بر سه موضوع پژوهشی به هم‌پیوسته که «شادکامی»، «نابرابری» و «فضیلت» باشند، درباره دولت‌ها و سیاست‌های بازار آزاد بحث کند. او در بخش اول کتاب خود نهادهای بازار آزاد را از منظر شادکامی بررسی می‌کند. در بخش دوم بازارهای آزاد را از دیدگاه‌های اصل‌بنیاد اخلاق‌شناسی حقوق و عدالت بررسی می‌کند و در بخش سوم هم رابطه بین نهادهای بازار آزاد، فضیلت‌مندی بازیگران بازار و شادکامی را با کمک اخلاق‌شناسی فضیلت مورد کند و کاو قرار می‌دهد.

کتاب پیش‌رو ۴ بخش اصلی دارد که به‌ترتیب عبارت‌اند از «بازارهای آزاد، رفاه و شادکامی»، «بازارهای آزاد، حقوق و نابرابری»، «بازارهای آزاد، فضیلت‌ها و شادکامی» و «ادغام و یکپارچکی».

این‌بخش‌ها نیز در مجموع ۱۲ فصل را در خود جا داده‌اند که به‌ترتیب از این‌قرارند: «فایده‌گرایی»، «سه دیدگاه اقتصادی درباره نظام بازار خوب»، «بازارهای آزاد، رفاه و شادکامی: پژوهش‌های تجربی» که در بخش اول قرار دارند؛ «اخلاق‌شناسی وظایف و حقوق»، «اخلاق‌شناسی عدالت»، «بازارهای آزاد، حقوق و نابرابری: پژوهش‌های تجربی» که در بخش دوم کتاب قرار دارند؛ «اخلاق‌شناسی فضیلت و اخلاق‌شناسی مراقبت»، «دیدگاه آدام اسمیت درباره بازارها، فضیلت‌ها و شادکامی‌»، «بازارها، فضیلت‌ها و شادکامی: پژوهش‌های تجربی» که در بخش سوم چاپ شده‌اند و «لیبرالیسم و جامعه‌گرایی» و «اخلاق بازارهای آزاد، ادغام و کاربرد» که مندرج در چهارمین‌بخش کتاب هستند.

پس از متن اصلی کتاب هم بخش‌های معرفی نویسنده و کتاب‌شناسی درج شده‌اند.

در بخشی از این‌کتاب می‌خوانیم:

طبق منحنی موسوم به کوزنتس، نابرابری درآمد ابتدا به‌موازات تولید ناخالص داخلی سرانه افزایش می‌یابد، اما بعد به‌موازات افزایش ثروت کشورها کاهش پیدا می‌کند. از مدت‌ها پیش به نظر می‌رسید که تاریخ کشورهای فقیر و غنی این‌رابطه را تایید می‌کند. گلدبرگ و پاونیک نشان داده‌اند که مواجهه کشورهای در حال توسعه با بازارهای بین‌المللی _ که با میزان حمایت از تجارت، سهم واردات و/یا صادرات در تولید ناخالص داخلی، میزان سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و نوسانات نرخ ارز سنجیده می‌شود _ نابرابری را در کوتاه‌مدت و میان‌مدت می‌افزاید،‌ گرچه تاثیر دقیق آن به زمان و عوامل خاص هرکشور بستگی دارد. آن‌ها هفت کشور را به‌عنوان نمایندگان کشورهای در حال توسعه _‌که در طول دهه‌های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰ میزان تعرفه واردات و موانع غیرتعرفه‌ای تجارت را تا حد زیادی کاهش داده بودند _‌ بررسی کردند. در همه این‌کشورها، هم‌زمان با اصلاحات تجاری، پراکندگی دستمزدها بین نیروی کار ماهر و غیرماهر افزایش یافته بود.

این‌کتاب با ۴۸۵ صفحه، شمارگان هزار نسخه و قیمت ۳۵۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...