ایرنا- رمان «با من بمان» [‎Solange du da bist] نوشته مارک لوی [Mark Levy] فرانسوی که خیال و واقعیت را با روایتی عاشقانه به‌هم پیوند می‌زند به بازار کتاب آمد.

با من بمان ن‍ب‍ودی‌ اگ‍ر ت‍و [‎Solange du da bist] نوشته مارک لوی [Mark Levy]  تا توهستی

مارک لوی (Marc Levy) متولد ۱۹۶۱ فرانسه و فارغ‌التحصیل رشته معماری است. او خیلی زود ذوق و استعداد خود را در حیطه ادبیات و سینما کشف کرد. او اکنون در مقام نویسنده و تهیه کننده فیلم در پیس و لندن زندگی می‌کند.

لوی رمان با من بمان را برای پسرش نوشته بود تا در بیست سالگی آن را بخواند و به گفته خودش با این نیت که ماجرای مردی را برای پسرش تعریف کند که به درون انسان‌ها اهمیت داده و نه به ظاهرشان.

این کتاب روایت ماجراجویی معمار جوانی به نام آرتور است که در کمد لباس‌هایش با زنی به نام لورن (شبح) که در واقع در بیمارستان در حالت کُماست روبرو می‌شود. در ادامه برای نجات لورن پیوندی جادویی میان آن‌ها شکل می‌گیرد و این فقط عشق است که می‌تواند لورن را نجات دهد.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

بعضی از لحظه‌های زندگی ما را به خودمان وامی گذارد و غرق ناامیدمان می‌کند، اما تو در چنین لحظه‌هایی هرگز خودت را نباز عشق من. از روزی که تو به دنیا آمدی من نوری در چشمان تو دیدم که تو را از دیگر پسربچه‌ها متفاوت می‌کرد. تو زمین می‌خوردی و من بلند شدن دوباره‌ات از روی زمین در حالی که دندانهایت را به هم فشرده بودی، دیدم. در حالی که بچه‌های دیگر در چنین شرایطی فقط گریه می‌کنند، بنابراین جرت و جسارت نقطه قوت تو به‌شمار می‌رود و در عین حال نقطه ضعف هم هست. همیشه این را به یاد داشته باش که احساس برای این است که با دیگران تقسیم شود و اگر از آن درست و به‌موقع استفاده نشود، جرات و جسارت به مبارزه با آن برمی‌خیزد. آرتور عزیزم مردها هم باید گریه کنند. (ص. ۱۴۱)

با من بمان را کتابسرای تندیس در ۲۳۲ صفحه با ترجمه مهوش خرمی‌پور و در شمارگان ۵۰۰ نسخه، منتشر و روانه بازار کتاب کرده است.

[این کتاب نخستین بار در سال 1384 با عنوان «ن‍ب‍ودی‌ اگ‍ر ت‍و» توسط زهرا رضا ترجمه و در انتشارات روز ج‍ه‍ان‌ منتشر شده است. همچنین در سال 1385 با ترجمه مهدی طارمی و با عنوان «تا تو هستی» و توسط نشر نی منتشر شده است.]

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...