«روی پل جمهوری» [فوق جسر الجمهورية] اثر شهد الراوی [Shahad Al Rawi] منتشر شد.

روی پل جمهوری [فوق جسر الجمهورية]  شهد الراوی [Shahad Al Rawi]

به گزارش کتاب نیوز، کتاب «روی پل جمهوری» با ترجمه سید حمیدرضا مهاجرانی و توسط نشر ثالث منتشر شده است.

شهد الراوی (1986- ) نویسنده عراقی است که در بغداد به دنیا آمد و بزرگ شد، اما به همراه خانواده به سوریه نقل مکان کرد و اکنون در دبی زندگی می‌کند. رمان اول او، «ساعت بغداد» (2016) برای جایزه بوکر عربی نامزد شد و توسط لوک لیفگرن به انگلیسی ترجمه شده است. ساعت بغداد سپس در جشنواره بین المللی کتاب ادینبورگ موفق به کسب جایزه اول کتاب شد.

ناشر در معرفی این اثر او آورده است:
وقایع رمان «روی پل جمهوری» در عراق و یکی از کشورهای همسایهٔ عراق پس از اشغال بغداد در 2003 می‌گذرد. شهد الراوی در این اثر نیز مانند رمان قبلی‌اش، ساعت بغداد، با در هم‌ آمیختن واقعیت و خیال کوشیده است روایتگر قصه‌هایی از آوارگی مردمان سرزمینش باشد؛ مردمی خسته از دیکتاتوری شرق و بی‌رحمی غرب و چنگ‌زده به ریسمان‌ تمدن کهنشان که ناگهان مظاهر آن نیز پیش چشمشان فرو می‌ریزد.
در همان روز، این داستان بین دانش‌آموزان مدرسه دهان ‌به‌ دهان می‌گشت و همه با هـم درباره‌اش جروبحث می‌کردند و به تفسیرش می‌پرداختند. هیچ‌کس نمی‌خواست حرف خانم مدیر را تصدیق کند چون مردم بیش‌تر طالب باور کردن معجزاتند و مایلند چنین معجزاتی اتفاق بیفتد. جنگ در افق دندان نشان داده بود و هیچ‌چیز غیر از معجزه نمی‌توانست آن را عقب بیندازد. ماریا، در جواب کنجکاوی دانش‌آموزان، به خواندن یک آیه از انجیل بسنده می‌کرد: «در چهارمین پاس از شب، عیسی در حالی که بر آب گام می‌نهاد، به سوی ایشان آمد.»

«روی پل جمهوری» اثر شهد الراوی در 324 صفحه و با قیمت 93 هزارتومان در دسترس علاقمندان قرار گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...