مردی که به مقصد نرسید | الف


فردریک دار [Frédéric Dard] یکی از آن نویسندگانی است که آشنایی با او را مدیون مجموعه نقاب نشر جهان کتاب هستیم، مجموعه‌ای که به جرأت می‌توان آن را از لحاظ تداوم، کیفیت ترجمه، انتخاب آثار و همچنین چاپ با سرو شکلی حرفه‌ای و یونیفرمی همانند یکی از حرفه‌ای ترین اتفاق‌های گونه پلیسی و جنایی در دهه‌های اخیر دانست. خوشبختانه در این سال‌ها ادبیات پلیسی جنایی رفته رفته از آن جایگاهی که باید برخوردار باشد، بهره مند شده است. این مهم مدیون رویکرد توأمان مترجمان و همچنین ناشران حرفه‌ای به این حوزه بوده است و نقش نشر جهان کتاب به همراه یکی دو ناشر برجسته دیگر در این زمینه قابل اغماض نیست.

اغماء [Coma] اثر فردیک دار Frédéric Dard]

«اغماء» [Coma] اثر فردیک دار به عنوان شصت و نهمین کتاب از مجموعه نقاب به تازگی وارد بازار کتاب شده است، سیزدهمین رمان از فردیک دار است که در این مجموعه به علاقمندان فارسی زبان ارائه شده است. «آسانسور»، «مرگی که حرفش را می‌زدی»، «کابوس سحرگاهی»، «چمن»، «قیافه نکبت من»، «بزهکاران»، «بچه پرروها»، «زهر تویی»، «قاتل غمگین»، «تصادف»، «دژخیم می‌گرید» و «تنگنا» عناوین رمان‌های دیگر فردریک دارد پیش از «اغما» در مجموعه نقاب هستند. فردریک دار یکی از پرکارترین نویسندگان ادبیات پلیسی جنایی روزگار خود بود، در سال 1921 به دنیا آمد و در سال 2000 نیز درگذشت.

فردریک دار نه‌تنها با نام اصلی خود، بلکه با استفاده از حدود بیست نام مستعار دیگر، نزدیک به ۳۰۰ رمان و داستان بلند و کوتاه، حدود ۲۰ نمایشنامه و ۱۶ اثر برای سینما به وجود آورده است. صرف نظر از نام اصلی خود او، یکی از معروف‌ترین نام‌های مستعارش سن آنتونیو بود که با این نام رمان‌های جذاب و منحصر به فردی نوشت که مشخصه اصلی آنها لحن و زبان غیر قابل تقلیدشان بود. داستانهای فردیک دار دارای دو ویژگی بسیار بارزند که در اغماء نیز به روشنی قابل ردیابی است، نخست اینکه به سبکی از آثار جنایی و پلیسی تعلق دارند که در آنها کارآگاه یا پلیس قهرمان اصلی داستان نیست، بلکه این قاتل یا قربانی است که نقش اصلی را برعهده دارد. همین ویژگی باعث شده که این آثار نسبت نزدیک‌تری با واقعیات زندگی داشته باشند، چرا که آدم‌هایی معمولی که در پیرامون ما می‌توانند وجود داشته باشند، به دلیل قرار گرفتن در موقعیت‌هایی غیر منتظره و حاد مرتکب کارهایی می‌شوند که درنهایت آنها را درگیر ماجراهایی جنایی می‌کند.

دیگر ویژگی مهم آثار فردریک دار و رمان اغما برخورداری از بار دراماتیک قوی و اتفاقاتی پر‌فراز و نشیب است که پی در پی رخ داده و مخاطب را با خود همراه می‌کنند و به دلیل برخورداری از همین ویژگی آثار بسیار مناسبی برای اقتباس‌های سینمایی محسوب می‌شوند. بر اساس آثار فردریک دار هم فیلمنامه‌های بسیاری برای ساخت فیلم‌های سینمایی نوشته شده است.

از قضاء این بار فردریک دار در رمان اغماء به سراغ یک فیلمنامه نویس رفته است و او را قهرمان داستان خود قرار داده است. فیلمنامه‌نویس جوانی به نام ژان لوکُر در حال سفر با قطار از فرانسه به آلمان است. او داستانی در ذهن دارد که در فضای سال‌های پس از جنگ جهانی دوم در شهر هامبورگ می گذرد، بنابراین تصمیم گرفته برای قرار گرفتن در حال و هوای این شهر و الهام گرفتن از آن فیلمنامه خود را بنویسد.

اما تقدیر برای او بازی دیگری در نظر گرفته است. او حین سفر با قطار، با یک دختر جوان و زیبا آشنا می‌شود که اهل ‌هامبورگ است. این آشنایی خیلی زود به علاقه میان آنها ختم می‌شود.

هنوز سفر ادامه دارد که ژان در اثر غفلت و کم توجهی از قطار به بیرون پرت می‌شود. دختر او را که آسیب دیده است به خانه خودش منتقل می‌کند. در این خانه او با خواهر و عمویش زندگی می‌کند. آشنایی ژان با این شخصیت‌های تازه به رخدادهایی پر حادثه ختم می‌شود که می‌توان برای ژان بهترین دستمایه‌ی نوشتن یک فیلمنامه پر حادثه و جذاب باشد.

فردریک دار در اغماء اتمسفری پر رمز و راز و جذاب خلق کرده است، اما توجه او به حادثه پردازی و جذب مخاطب به گونه‌ای نیست که جذابیت‌های نویسندگی را مورد توجه قرار دهد. او همانقدر که در پرورش موقعیت‌های پر التهاب موفق است در توصیف روابط و فضای عاشقانه میان شخصیت‌ها نیز با موفقیت عمل کرده است.

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...
باشگاه به رهبری جدید نیاز داشت... این پروژه 15 سال طول کشید و نزدیک به 200 شرکت را پایش کرد... این کتاب می‌خواهد به شما کمک کند فرهنگ برنده خود را خلق کنید... موفقیت مطلقاً ربطی به خوش‌شانسی ندارد، بلکه بیشتر به فرهنگ خوب مرتبط است... معاون عملیاتی ارشد نیروی کار گوگل نوشته: فرهنگ زیربنای تمام کارهایی است که ما در گوگل انجام می‌دهیم ...
طنز مردمی، ابزاری برای مقاومت است. در جهانی که هر لبخند واقعی تهدید به شمار می‌رود، کنایه‌های پچ‌پچه‌وار در صف نانوایی، تمسخر لقب‌ها و شعارها، به شکلی از اعتراض درمی‌آید. این طنز، از جنس خنده‌ و شادی نیست، بلکه از درد زاده شده، از ضرورت بقا در فضایی که حقیقت تاب‌آوردنی نیست. برخلاف شادی مصنوعی دیکتاتورها که نمایش اطاعت است، طنز مردم گفت‌وگویی است در سایه‌ ترس، شکلی از بقا که گرچه قدرت را سرنگون نمی‌کند اما آن را به سخره می‌گیرد. ...
هیتلر ۲۶ساله، در جبهه شمال فرانسه، در یک وقفه کوتاه میان نبرد، به نزدیک‌ترین شهر می‌رود تا کتابی بخرد. او در آن زمان، اوقات فراغتش را چگونه می‌گذراند؟ با خواندن کتابی محبوب از ماکس آزبرن درباره تاریخ معماری برلین... اولین وسیله خانگی‌اش یک قفسه چوبی کتاب بود -که خیلی زود پر شد از رمان‌های جنایی ارزان، تاریخ‌های نظامی، خاطرات، آثار مونتسکیو، روسو و کانت، فیلسوفان یهودستیز، ملی‌گرایان و نظریه‌پردازان توطئه ...