زیستن در کلمات | سازندگی


اصغر عبداللهی نویسنده فقید آبادانی دی‌ماه ۱۳۹۹ درگذشت. از او آثار درخشانی در زمان حیاتش منتشر شده بود: از فیلمنامه تا داستان: مهم‌ترین آثار او در فیلمنامه‌نویسی، «مرسدس» (به کارگردانی مسعود کیمیایی)، «خواهران غریب» و «به خاطر هانیه» (‌به کارگردانی کیومرث پوراحمد)، «سمفونی تهران» (به کارگردانی رسول صدر‌عاملی) و «خانه خلوت» (به کارگردانی مهدی صباغ‌زاده) بود.

در کلمات هم می‌شود سفر کرد اصغر عبداللهی

آثار داستانی او اگرچه کم بودند، اما درخشان بودند: مجموعه‌داستان‌های «در پشت آن مه»، «سایبانی از حصیر»، «قصه‌ها از کجا می‌آیند؟» و «هاملت در نم‌نم‌ باران» آثار منتشرشده او در زمان حیاتش بودند. کتاب «در کلمات هم می‌توان سفر کرد» آخرین اثر این نویسنده فقید است که دو سال پس از مرگش از سوی نشر چشمه منتشر شد و به تازگی به چاپ دوم رسیده است.

اصغر عبداللهی در کتاب «در کلمات هم می‌شود سفر کرد» مهارت‌های نوشتن خودش را به عرصه حضور قرار می‌دهد، ظاهرش سفرنامه است و قرار است ما با نویسنده در اتفاق‌هایی همراه شویم که منجر به نوشتن او شده است؛ رهاوردش چنین خروجی داشته‌ است، اما زیباییِ اصلی این رویدادها در این است که همه‌چیز برای او در لحظه شکل گرفته و او تصویر به تصویر ما را با خود همراه می‌کند و از این‌سو به سویی دیگر می‌برد و درهایی را پی‌درپی باز می‌کند و در این گشودگی از شکل‌های مختلف چگونه‌نوشتن سخن می‌گوید؛ آن‌هم به شکل مستتر و این می‌تواند کلاسی آموزشی باشد برای دوستداران چگونه‌نوشتن؛ نوشتنی که سرشار از چشم‌انداز است و دعوت به سفر. پس با دیدی دیگر مخاطب کتاب دوستداران سفر نیز هستند؛ آن‌ها نیز می‌توانند در این وصف‌العیش همراه نویسنده راهنمای سفر باشند و از منظرهای مختلف او را به‌عنوان راهنمای سفر بپذیرند؛ راهنمایی که در این سفرگردی هربار با کلامِ تازه‌ای سخن می‌گوید و گوشه‌هایی از خلاقیتِ چگونه‌گفتنش را نشان می‌دهد.

اصغر عبداللهی نویسنده‌ای است که بداهه زندگی می‌کند؛ «در کلمات هم می‌توان سفر کرد» هم رهاوردِ این بداهه‌بودن است و این به جذابیت کتاب و نثر صمیمی آن افزوده است. نویسنده در هر سفر، ساختی نو را به مخاطب عرضه می‌کند. «در کلمات هم می‌توان سفر کرد» حاصل برخی سفرهای اوست؛ سفرهایی مانده در ذهنِ اویی که از نوشتن لذت می‌برد و مثل بسیاری از نویسندگان، ناداستان از قالب‌های محبوب او بود؛ او برای یافتنِ داستانِ هر شهری، سیری تاریخی را آغاز و با افزودن اسناد و سفرنامه‌های قدیمی، شناسنامه متفاوت از آن را به زیور کلمه ایجاد می‌کرد: «وقتی قصد سفر به مکانی دارید که سند تاریخی است، حتما از منبعی مطمئن مطالب لازم را کسب کنید؛ والا در محل ممکن است به عوض تاریخ به افسانه پرتاب شوید.»

اهمیتِ سفرنویسیِ نویسنده در عدمِ تکراری مضمونی است. او برای هر نوشته هم بهانه روایت خودش را دارد و هم چارچوب نوشتاری مخصوص خود را؛ چیزی که در این اثر به چشم می‌خورد این است که نویسنده اگر قالب سفرنویسی را برای اثرش عیان انتخاب نمی‌کرد مخاطب می‌توانست اثر حاضر را به‌عنوان اثری داستانی مدرن بپذیرد؛ چارچوب و وحدت ساختاری مضمونی اثر، این را به ما می‌گوید: «اصفهان شهر روز و آفتاب است، غروب که می‌شود پرسه‌گردی می‌ماند برای توریست. خودشان اگر از کسب و کار روزانه، چاقی دماغی حاصل کرده ‌باشند، بقچه‌شان را برمی‌دارند و می‌آیند کنار زاینده‌رود بساط می‌کنند. در رمان ده نفر قزلباشِ حسین مسرور، نشانیِ باغ‌های متعددی داده‌شده که چراغانی می‌شدند برای تفریح و تفرج اهالی، اما این باغ‌های سحرآمیز، حالا آدرس از سنگ و سیمان و آجر دارند.»

................ تجربه‌ی زندگی دوباره ...............

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...