رمان «بیدستر» [القندس] اثر محمدحسن علوان و ترجمه امیرحسین اللهیاری توسط نشر مولی منتشر شد.

بیدستر» [القندس]  محمدحسن علوان

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نشر مولی رمان «بیدستر» را در ۲۸۰ صفحه و بهای ۲۴۰ هزار تومان منتشر کرده است.

نام این رمان در زبان اصلی «القندس» است که به سال ۲۰۱۱ منتشر شد و سال ۲۰۱۳ از جمله نامزدهای نهایی جایزه بوکر عربی بود. «قندس» واژه‌ای ترکی است و به حیوانی اطلاق می‌شود که فارسی زبان‌ها در افواه به آن «سگ آبی» می‌گویند. اما در فارسی واژه «بیدستر» را برای نامیدن این حیوان وجود دارد که ریشه‌ای پهلوی دارد. اعراب به خاطر اینکه رودخانه در کشورشان کم داشتند بالتبع این حیوانات را نمی‌شناختند که واژه‌ای برای آن داشته باشند. بنابراین کلمه اطلاقش را که قندس یا قندز باشد از ترک‌ها وام گرفتند.

اما «بیدستر» رمانی عاشقانه، اندوهناک، اجتماعی و سیاسی است و به صورت ضمنی و گاهی صریح به سیاست‌های حکومت حاکم بر عربستان می‌تازد. علوان در این رمان فضای سنتی و بسته جامعه عربستان را محکوم می‌کند، چرا که ساختار حاکمیتی عربستان دگراندیشان را حذف نمی‌کند بلکه آنها را می‌جود و بعد به کشورهای دیگر تف می‌کند. به عبارتی علوان در این رمان از هجرت‌های ناگزیر دگراندیشان عربستانی به کشورهای دیگر پرده برداشته است.

شخصیت اصلی رمان مردی به نام غالب است که به اجبار از عربستان هجرت کرده و در ایالتی در آمریکا ساکن می‌شود. او روزی در کنار رودخانه‌ای یک بیدستر می‌بیند و کم کم به آن انس می‌گیرد. غالب در نگاه بیدستر حس می‌کند که چقدر این موجود شبیه خانواده آنهاست. دندانش شبیه یکی از خواهرانش است و رفتار آن موجود نیز شبیه پدرش است. کم کم تمام خصوصیات و ویژگی‌های یک خانواده عربستانی ساکن ریاض را در آن بیدستر کشف می‌کند و وابسته این موجود جاندار می‌شود. البته وابستگی این تبعیدی عرب به بیدستر همه ماجرای این رمان نیست. ضمن این روایت، شرح عشق ناکام غالب به زنی به نام «غاده» نیز در کتاب وجود دارد و داستان‌های فرعی دیگر.

امیرحسین اللهیاری پیشتر از علوان رمان «گاه ناچیزی مرگ» را به فارسی ترجمه کرده بود که مورد استقبال قرار گرفت و چاپ‌های متعددی را تجربه کرد.

................ هر روز با کتاب ...............

ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...