رمان «اگر گربه‌ها نبودند»[If cats disappeared from the world] نوشته گنکی کاوامورا [Genki Kawamura] با ترجمه گیتا گرکانی توسط نشر نگاه منتشر و راهی بازار نشر شد.

اگر گربه‌ها نبودند»[If cats disappeared from the world] نوشته گنکی کاوامورا [Genki Kawamura]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، کنگی کاوامورا نویسنده ۴۱ ساله ژاپنی است که دو کتاب را در کارنامه دارد. او کتاب «اگر گربه‌ها نبودند»‌ را سال ۲۰۱۲ منتشر کرد و کتاب دومش را هم سال ۲۰۱۴ با عنوان «مرد میلیون‌دلاری» به چاپ رساند.

«اگر گربه‌ها نبودند»، داستان مردی است که می‌فهمد در دنیای مدرن چه‌چیزهایی واقعا مهم هستند. قصه این‌رمان درباره مرد جوانی است که با گربه‌اش کلم زندگی می‌کند و ناگهان متوجه می‌شود چندماه دیگر می‌میرد.

مرد به تب و تاب می‌افتاد که روزهای پایانی عمرش را چگونه بگذراند اما پیش از آن‌که بتواند برای آخرین روزهای زندگی تصمیم بگیرد، شیطان وسوسه‌اش می‌کند که در برابر محو هرچیزی از صحنه روزگار، می‌تواند یک‌روز بیشتر زنده بماند. به این‌ترتیب با پیشنهاد شیطان، شرایط متفاوتی پیش روی شخصیت اصلی قصه قرار می‌گیرد ...

ترجمه فارسی این‌کتاب که به‌تازگی توسط نشر نگاه چاپ شد، به‌تازگی و طی همین‌روزها توسط این‌ناشر به چاپ دوم رسیده است.

چاپ دوم این‌کتاب هم مانند چاپ اولش، با ۱۱۷ صفحه و قیمت ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومان عرضه شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...