وب‌سایت آکادمی سوئد، مسئول برگزاری جوایز نوبل ادبیات، در حالی از فهرست نامزدهای دریافت نوبل ادبیات سال ۱۹۶۹ پس از ۵۰ سال رونمایی کرد که نام محمدعلی جمال‌زاده نیز در فهرست بیش از ۱۰۰ نفره دیده می‌شود.

به گزارش ایسنا، در این فهرست که شامل ۱۰۳ نویسنده از کشورهای مختلف است، نام محمد علی جمال‌زاده، داستان نویس ایرانی در میان نامزدهای دریافت جایزه سال ۱۹۶۹ در کنار چهره‌هایی چون «ادوارد آلبی»، «سیمون دوبوار»، «خورخه لوئیس بورخس»، «ای. ام فورستر»، «گونتر گراس»، «لوئی آراگون»، «هاینریش بل»، «فردریش دورنمات»، «اوژن یونسکو»، «آرتور میلر»، «ولادیمر نوباکوف»، «پابلو نرودا»، «ازرا پاوند» و «تورنتون وایلدر» دیده می‌شود. 

جایزه نوبل ادبیات سال ۱۹۶۹ در نهایت به «ساموئل بکت» نویسنده و نمایش‌نامه‌نویس مطرح ایرلندی رسید.

بر اساس اطلاعات موجود در سایت آکادمی سوئد، ایرانی‌ها پیش از محمد علی جمال‌زاده، ۱۱ بار دیگر نیز در میان گزینه‌های کسب نوبل قرار داشته‌اند: 

گزینه‌های ایرانی نامزد نوبل از سال ۱۹۰۱ تا ۱۹۶۷

البته در طول تاریخ نوبل، تنها باری که یک ایرانی به دریافت این جایزه نایل شد، همان جایزه نوبل صلح شیرین عبادی بوده است.

آکادمی نوبل، نامزدهای دریافت جایزه نوبل ادبیات هر سال را تا ۵۰ سال پنهان نگه می‌دارد و به همین دلیل فهرست کامل نامزدهای سال ۱۹۶۹ اخیرا منتشر شده است که در این لینک قابل مشاهده است. 

محمدعلی جمال‌زاده سال ۱۲۷۴ در اصفهان به دنیا آمد. حدود ۱۲ سال داشت که پدرش او را برای تحصیل به بیروت فرستاد. سپس به فرانسه رفت و دیپلم حقوق گرفت. بعد به ایران آمد، اما پس از زمانی کوتاه، به ژنو بازگشت و تا پایان عمر در آن‌جا ماند. او را پدر داستان کوتاه زبان فارسی می‌دانند. این نویسنده ۱۷ آبان‌ماه سال ۱۳۷۶ در ژنو (سوییس) درگذشت.

................ هر روز با کتاب ...............

صدام حسین بعد از ۲۴۰ روز در ۱۴ دسامبر ۲۰۰۳ در مزرعه‌ای در تکریت با ۷۵۰ هزار دلار پول و دو اسلحه کمری دستگیر شد... جان نیکسون تحلیلگر ارشد سیا بود که سال‌های زیادی از زندگی خود را صرف مطالعه زندگی صدام کرده بود. او که تحصیلات خود را در زمینه تاریخ در دانشگاه جورج واشنگتن به پایان رسانده بود در دهه ۱۹۹۰ به استخدام آژانس اطلاعاتی آمریکا درآمد و علاقه‌اش به خاورمیانه باعث شد تا مسئول تحلیل اطلاعات مربوط به ایران و عراق شود... سه تریلیون دلار هزینه این جنگ شد ...
ما خانواده‌ای یهودی در رده بالای طبقه متوسط عراق بودیم که بر اثر ترکیبی از فشارهای ناشی از ناسیونالیسم عربی و یهودی، فشار بیگانه‌ستیزی عراقی‌ها و تحریکات دولت تازه ‌تأسیس‌شده‌ی اسرائیل جاکن و آواره شدیم... حیاتِ جاافتاده و عمدتاً رضایت‌بخش یهودیان در کنار مسلمانان عراق؛ دربه‌دری پراضطراب و دردآلود؛ مشکلات سازگار‌ شدن با حیاتی تازه در ارض موعود؛ و سه سال عمدتاً ناشاد در لندن: تبعید دوم ...
رومر در میان موج نویی‌ها فیلمساز خاصی‌ست. او سبک شخصی خود را در قالب فیلم‌های ارزان قیمت، صرفه‌جویانه و عمیق پیرامون روابط انسانی طی بیش از نیم قرن ادامه داده است... رومر حتی وقتی بازیگرانی کاملاً حرفه‌ای انتخاب می‌کند، جنس بازیگری را معمولاً از شیوه‌ی رفتار مردم معمولی می‌گیرد که در دوره‌ای هدف روسلینی هم بود و وضعیتی معمولی و ظاهراً کم‌حادثه، اما با گفت‌وگوهایی سرشار از بارِ معنایی می‌سازد... رومر در جست‌وجوی نوعی «زندگی‌سازی» است ...
درباریان مخالف، هر یک به بهانه‌ای کشته و نابود می‌شوند؛ ازجمله هستینگز که به او اتهام رابطه پنهانی با همسر پادشاه و نیز نیت قتل ریچارد و باکینگهم را می‌زنند. با این اتهام دو پسر ملکه را که قائم‌مقام جانشینی پادشاه هستند، متهم به حرامزاده بودن می‌کنند... ریچارد گلاستر که در نمایشی در قامت انسانی متدین و خداترس در کلیسا به همراه کشیشان به دعا و مناجات مشغول است، در ابتدا به‌ظاهر از پذیرفتن سلطنت سرباز می‌زند، اما با اصرار فراوان باکینگهم، بالاخره قبول می‌کند ...
مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...