هیات داوران جایزه کتاب ملی آمریکا برندگان این رقابت ادبی را در پنج شاخه داستانی،‌ غیرداستانی،‌ شعر، آثار ترجمه شده و ادبیات جوانان معرفی کردند.

به گزارش ایسنا و به نقل از گاردین، «سوزان چوی» برای پنجمین رمان خود یعنی «تمرین اعتماد» توانست برنده بخش داستانی این دوره از جایزه ادبی کتاب ملی آمریکا شود.

«پلنگ سیاه، گرگ قرمز» نوشته «مارلون جیمز»، «سابرینا و کورینا» نوشته «کالی فاجاردو آنستین»، «زمین در حال ناپدید شدن» نوشته «جولیا فیلیپز»، «آمریکایی‌های دیگر» نوشته «لیلا لالمی» از دیگر رقبای «چوی» برای کسب جایزه بهترین اثر داستانی این رقابت ادبی بودند.

همچنین «خانه زرد» نوشته «‌سارا ام بروم» نیز به عنوان برگزیده بخش غیرداستانی این دوره از این جایزه ادبی معرفی شد.

«ترسی مک‌میلان کاتم» برای «قطور»، «کارولاین فورش» برای «چیزی که شنیدی حقیقت دارد»، «دیوید تروئر» برای «تپش زانوی زخمی: آمریکا از سال ۱۹۸۰ تاکنون»، «آلبرت وودفاکس» و « لزلی جورج» نیز مشترکا برای نگارش «منزوی»، برای کسب جایزه کتاب ملی آمریکا در بخش آثار غیرداستانی با «‌سارا ام بروم» به رقابت پرداختند.

«مارتین سندلر» نیز توانست برای نگارش «۱۹۱۹: سالی که آمریکا را تغییر داد» جایزه بهترین اثر بخش ادبیات جوانان این دوره از جایزه کتاب ملی امریکا را به خود اختصاص دهد.

«آرتور سوز» نیز برای «خطوط دید» به عنوان برگزیده نهایی جایزه کتاب ملی آمریکا در بخش شعر معرفی شد.

همچنین «لازلو راسناهورکای» برای «بازگشت بارن ونکهایم»‌ جایزه کتاب ملی امریکا را در بخش ترجمه به خانه برد.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...