مجموعه کمیک‌ استریپ‌های بزرگمهر حسین‌پور در کتابی با عنوان «شهر هرت» منتشر شد.

به گزارش مهر، «شهر هرت» مجموعه کمیک‌استریپ‌هایی است که پیش‌تر در هفته‌نامه «چلچراغ» منتشر می‌شد.

این کتاب بعد از دو سال و با همکاری نشر مثلث وارد بازار شده و هم اکنون در ویترین کتابفروشی‌ها قرار گرفته است.

حسین‌پور درباره کتابش می‌گوید: «شهر هرت نوعی اعتراض به آدم‌ها است. به عملکردی که با خودشان دارند، تعاملشان با طبیعت، با حیوانات. یک نوع تلنگر به رفتارها و ظلم‌هایی که هر انسان در زندگی‌ به خود و اطرافیانش وارد می‌کند. شهر هرت کتابی است با طنزی تلخ»

بعد از «ماجراهای دلمه»، «ساندویچ»، «قروقمبیل‌های قلمی بی‌قال و قیل» و «من‌ گوساله‌ام»، این، چهارمین مجموعه کمیک استریپ و نهمین کتاب بزرگمهر حسین‌پور است که روانه پیشخوان کتابفروشی‌ها می‌شود. آخرین کتاب وی «من گوساله‌ام»، با استقبال کمیک‌دوستان روبرو شد و در مدتی کوتاه به چاپ دهم رسید.

بزرگمهر حسین‌پور روزنامه‌نگار، کارگردان انیمیشن و کارتونیست است که در نشریه‌های مختلفی همچون گل آقا، کیهان کاریکاتور، سروش نوجوان، روزنامه آفتابگردان، روزنامه اقبال و هفته‌نامه چلچراغ و... دست به قلم برده است. وی هم اکنون سردبیری سایت چیزنا را بر عهده دارد.

عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...