کتاب «فلسفه ملال» نوشته لارس اسوِنسن با ترجمه افشین خاکباز توسط نشر نو به چاپ ششم رسید.

به گزارش مهر، لارس اسونسن فیلسوف و نویسنده نروژی معتقد است ما انسان‌ها اغلب برای بیان چیزهایی که ما را عذاب می‌دهند از مفاهیمی که به خوبی پرورده شده باشند، بی‌بهره‌ایم. در واقع، تعداد اندکی به دقت به مفهوم ملال اندیشیده‌اند. معمولا ملال برچسبی سفید است که بر هرچه نتواند علاقه ما را برانگیزد می‌چسبانیم. ملال، بیش و پیش از هرچیز، به‌جای این‌که موضوع اندیشه‌های نظام‌مند ما باشد چیزی است که با آن زندگی می‌کنیم. با این وجود می‌توانیم بکوشیم تا مفهوم‌هایی را برای ملال ایجاد کنیم تا بهتر بفهمیم هنگامی که در چنگال ملال گرفتاریم چه چیزی ما را عذاب می‌دهد. این کتاب برای این نوشته شده که مخاطب بیاندیشد ملال چیست، چه زمانی ایجاد می‌شود، چرا چنین است، چرا انسان به آن گرفتار می‌شود، چگونه بر او مستولی می‌شود و چرا نمی‌توان با نیروی اراده بر آن غلبه کرد.

مولف کتاب مورد نظر درباره چرایی نوشتن آن، ملال عمیقی را ذکر کرده که او را گرفتار خودش کرده بوده است. اما آنچه باعث شده اهمیت چنین موضوعی را درک کند، مرگ یکی از دوستان نزدیکش به دلیل مشکلات ناشی از ملال بوده است. لارس اسونسن معتقد است در دل فرهنگ ملال زندگی می‌کنیم، و «فلسفه ملال» تلاش فروتنانه‌اش برای کنار آمدن با این فرهنگ است. متن این کتاب، در واقع مقاله‌ای است که او در دورانی نوشته که توجهش را به مساله فراغت معطوف کرده بود: «پس از پایان یک طرح پژوهشی طولانی می‌خواستم استراحت کنم... و دست به هیچ کاری نزنم. ولی معلوم شد که این کاری نشدنی است و نمی‌توانم هیچ کاری نکنم. بنابراین فکر کردم بهتر است کاری بکنم و کتاب حاضر حاصل این فکر بود.»

کتاب «فلسفه ملال» به غیر از «کلام آخر» که دو بخش «یادداشت‌ها» و «نام‌نامه» را در بر می‌گیرد، ۴ بخش اصلی دارد که به ترتیب عبارت‌اند از: مسئله ملال، داستان‌های ملال، پدیدارشناسی ملال، اخلاقِ ملال.

چاپ ششم این کتاب با ۲۲۲ صفحه و قیمت ۳۰ هزار تومان راهی بازار نشر شده است.

هنرمندی خوش‌تیپ به‌نام جد مارتین به موفقیت‌های حرفه‌ای غیرمعمولی دست می‌یابد. عشقِ اُلگا، روزنامه‌نگاری روسی را به دست می‌آورد که «کاملا با تصویر زیبایی اسلاوی که به‌دست آژانس‌های مدلینگ از زمان سقوط اتحاد جماهیر شوروی رایج شده است، مطابقت دارد» و به جمع نخبگان جهانی هنر می‌پیوندد... هنرمندی ناامید است که قبلا به‌عنوان یک دانشجوی جوان معماری، کمال‌گرایی پرشور بوده است... آگاهیِ بیشتر از بدترشدنِ زندگی روزمره و چشم‌انداز آن ...
آیا مواجهه ما با مفهوم عدالت مثل مواجهه با مشروطه بوده است؟... «عدالت به مثابه انصاف» یا «عدالت به عنوان توازن و تناسب» هر دو از تعاریف عدالت هستند، اما عدالت و زمینه‌های اجتماعی از تعاریف عدالت نیستند... تولیدات فکری در حوزه سیاست و مسائل اجتماعی در دوره مشروطه قوی‌تر و بیشتر بوده یا بعد از انقلاب؟... مشروطه تبریز و گیلان و تاحدی مشهد تاحدی متفاوت بود و به سمت اندیشه‌ای که از قفقاز می‌آمد، گرایش داشت... اصرارمان بر بی‌نیازی به مشروطه و اینکه نسبتی با آن نداریم، بخشی از مشکلات است ...
وقتی با یک مستبد بی‌رحم که دشمنانش را شکنجه کرده است، صبحانه می‌خورید، شگفت‌آور است که چقدر به ندرت احساس می‌کنید روبه‌روی یک شیطان نشسته یا ایستاده‌اید. آنها اغلب جذاب هستند، شوخی می‌کنند و لبخند می‌زنند... در شرایط مناسب، هر کسی می‌تواند تبدیل به یک هیولا شود... سیستم‌های خوب رهبران بهتر را جذب می‌کنند و سیستم‌های بد رهبران فاسد را جذب می‌کنند... به جای نتیجه، روی تصمیم‌گیری‌ها تمرکز کنیم ...
دی ماهی که گذشت، عمر وبلاگ نویسی من ۲۰ سال تمام شد... مهر سال ۸۸ وبلاگم برای اولین بار فیلتر شد... دی ماه سال ۹۱ دو یا سه هفته مانده به امتحانات پایان ترم اول مقطع کارشناسی ارشد از دانشگاه اخراج شدم... نه عضو دسته و گروهی بودم و هستم، نه بیانیه‌ای امضا کرده بودم، نه در تجمعی بودم. تنها آزارم! وبلاگ نویسی و فعالیت مدنی با اسم خودم و نه اسم مستعار بود... به اعتبار حافظه کوتاه مدتی که جامعه‌ی ایرانی از عوارض آن در طول تاریخ رنج برده است، باید همیشه خود را در معرض مرور گذشته قرار دهیم ...
هنگام خواندن، با نویسنده‌ای روبه رو می‌شوید که به آنچه می‌گوید عمل می‌کند و مصداق «عالِمِ عامل» است نه زنبور بی‌عسل... پس از ارائه تعریفی جذاب از نویسنده، به عنوان «کسی که نوشتن برای او آسان است (ص17)»، پنج پایه نویسندگی، به زعم نویسنده کتاب، این گونه تعریف و تشریح می‌شوند: 1. ذوق و استعداد درونی 2. تجربه 3. مطالعات روزآمد و پراکنده 4. دانش و تخصص و 5. مخاطب شناسی. ...