کتاب «عرفان و مدرنیته» حاصل سخنرانی‌های عبدالحمید ضیایی روانه بازار کتاب شد.

به گزارش مهر،  کتاب عرفان و مدرنیته حاصل ۱۰ جلسه سخنرانی دکتر عبدالحمید ضیایی در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران بوده‌که در پاییز ۱۳۹۶ به‌ پیشنهاد پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، و با همکاری و حمایت انجمن جامعه‌شناسی ایران و انجمن انسان‌شناسی ایراد شده است.

نویسنده که دانش‌آموخته دکترای مطالعات تطبیقی عرفان است در پیشگفتار کتاب در باب اهمیت و ضرورت موضوع پژوهش آورده است: هرچند به نظر برخی از اندیشمندان، روزگار مدرن سپری شده و ما در عهد پسامدرن نفس می‌کشیم و باید از «عرفان پس از مدرنیته» به مثابه تفسیری مابعد مدرن، درکی ساختارشکنانه و ضد واقع گرایانه برای برون‌رفت از معضلاتی مثل دوآلیسمِ شناختی و سنتی میان عالم بالا و عالم پایین یا جهان درون و جهان برون، یا دعوی صدق و دعوی کذب از نگرش عرفانی  و... سخن در میان آوریم، اما چنان‌که در فصول کتاب پیش رو می‌آید، معضل و مسئله ما ایرانیان، فعلاً مدرنیته است و گذار از جهان سنت به روزگار مدرن، نه پُست‌مدرنیسم!

تبیین نسبتِ عرفان و علم، توجه به مرزهای باریک و لغزان علم و شبه‌علم، سوء‌فهم‌های موجود در جامعه ایرانی در باب متافیزیک و عدم تفکیک و تشخیص مابعدالطبیعه از ماوراءالطبیعه از اولویت‌ها و ضرورت‌های پژوهشی ایران امروز است.

مولف به آسیب شناسی مطالعات عرفانی در ایران معاصر نیز پرداخته و معتقد است که یکسان‌انگاریِ شیادی‌ها و شعبده‌بازی‌های ذهنی با فضایل عرفانی، کرامت‌بازی و فضیلت‌سازی‌ بیهوده و زیان‌بار، بی‌اعتنایی به عقلانیت و علم، ارادت‌سالاری و مُریدسازی، ادعاهای گزاف و نامدلّل، تحقیر پرسشگری و دلیل‌طلبی و... از جمله آفات و آسیب‌هایی است که در بندبندِ این باغِ هزاربهار تماشایی، رخنه و رسوخ کرده و همواره نقد و آسیب‌شناسی این معضلات از دغدغه‌های نگارنده این سطور بوده است.

فهرست مباحث ارائه شده در کتاب شامل موضوعاتی مهم و در خور اعتنا از جمله ابعادِ تعارض جهان مدرن و عرفان کلاسیک، جغرافیای مفهومی عرفان و تجارب عرفانی، تیپولوژی مکاتب و جریانات عرفانی، بررسی تطبیقی انسان‌شناسی عرفانی و انسان‌شناسی مدرن، جایگاه سیاست و امر سیاسی در عرفان، امکان یا امتناع تأسیس اندیشه سیاسی برمبنای معرفت عرفانی، عرفانهای نوظهور و مسئله علم، استفاده و سوءاستفاده از علوم تجربی در معنویت‌های مدرن، روانشناسی اجتماعی عرفان؛ جنگ کرامتها، بررسی نقادانۀ روش‌شناسی و معرفتشناسی عرفان ایرانی اسلامی می‌باشد.

از مهمترین ویژگی‌های این کتاب، زبان ساده و نثر روان آن است و مؤلف کوشیده تا به زبانی ساده و قابل فهم، مسائل فنی و غامض عرفانی را تبیین و تشریح نماید و چنان که در پیشگفتار آمده، مقصود و محور اصلی این کتاب، پرسش از نسبت عرفان با زندگی انسان مدرن است. آرزوی راقم سطور، رسیدن به نگاهی است که می‌کوشد بدون تحریف و تخفیف مفاهیم، طرح گفتگو را بین دو افق متفاوت دراندازد و امید بسته است که با نقد آموزه‌ها و ورزه‌های عرفانی، بتواند به کاهش فریب‌ و خشونتِ جاری در جامعه مدد برساند.

کتاب عرفان و مُدرنیته(بررسی امکان یا امتناعِ تأسیس اندیشۀ علمی و سیاسی برمبنایِ اندیشۀ عرفانی در ایران)، به اهتمام پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در شمارگان هزار نسخه و قیمت ۴۲۰۰۰ تومان منتشر گردیده است.

مردم ایران را به سه دسته‌ی شیخی، متشرعه و کریم‌خانی تقسیم می‌کند و پس از آن تا انتهای کتاب مردم ایران را به دو دسته‌ی «ترک» و «فارس» تقسیم می‌کند؛ تقسیم مردمان ایرانی در میانه‌های کتاب حتی به مورد «شمالی‌ها» و «جنوبی‌ها» می‌رسد... اصرار بیش‌از اندازه‌ی نویسنده به مطالبات قومیت‌ها همچون آموزش به زبان مادری گاهی اوقات خسته‌کننده و ملال‌آور می‌شود و به نظر چنین می‌آید که خواسته‌ی شخصی خود اوست ...
بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...