برگزیدگان سومین دوره‌ی مسابقه‌ی داستان‌نویسی علمی - تخیلی و فانتزی که با یاد آرتور سی کلارک برگزار شد، معرفی شدند.

به گزارش ایسنا، در بخش داستان کوتاه این مسابقه که مراسم پایانی آن امروز (دوشنبه، 28 مرداد) در سرای اهل قلم برگزار شد، «بهشت گم‌شده» نوشته‌ی محمد حاج‌زمان به عنوان اثر برگزیده معرفی شد و تندیس جایزه‌ی ادبیات داستانی علمی - تخیلی و فانتزی را از آن خود کرد، که تندیس توسط مدیا کاشیگر به نویسنده اهدا شد.

همچنین در بخش ترجمه، فرزاد فربد به خاطر «ترجمه‌های متنوع در حوزه‌ی ادبیات داستانی علمی - تخیلی و فانتزی» به عنوان برگزیده معرفی شد، که لوح تقدیر خود را از پیمان اسماعیلی - مترجم برگزیده‌ی دوره‌ی قبل - دریافت کرد.

در بخش ناشر برتر هم نشر کتاب پنجره به دلیل «انتشار کتاب‌های متنوع و همچنین انتخاب خوب» به عنوان ناشر برگزیده معرفی شد، که یراقچی - مدیر انتشارات نشر کتاب پنجره - لوح تقدیر خود را از میترا الیاتی گرفت.

همچنین در بخش مروج ادبیات علمی - تخیلی و فانتزی، مجله‌ی «اطلاعات علمی» به عنوان برگزیده معرفی شد، که نجفی به نمایندگی از هیأت تحریریه‌ی این مجله لوح تقدیر را از حمیدرضا صدر - منتقد سینمایی - دریافت کرد.

از سوی دیگر‌، فرهاد آذرنوا به عنوان فرد تأثیرگذار بر جامعه‌ی علمی - تخیلی و فانتزی مورد تقدیر قرار گرفت و تندیس این بخش توسط کاشیگر اهدا شد.

این دوره از مسابقه‌ی داستان‌نویسی علمی - تخیلی و فانتزی با تقدیم به آرتور سی‌ کلارک - نویسنده‌ی فقید علمی - تخیلی - برگزار شد، که در آن، 700 داستان کوتاه علمی - تخیلی و فانتزی شرکت داشته که پس از داوری مرحله‌ی اول توسط مهدی بنواری، محسن صادقی و آرمان سلاح‌ورزی، در مرحله‌ی نهایی، 15 اثر راه‌یافته توسط میترا الیاتی، مدیا کاشیگر و امید روحانی مورد داوری قرار گرفتند.

پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...
من از یک تجربه در داستان‌نویسی به اینجا رسیدم... هنگامی که یک اثر ادبی به دور از بده‌بستان، حسابگری و چشمداشت مادی معرفی شود، می‌تواند فضای به هم ریخته‌ ادبیات را دلپذیرتر و به ارتقا و ارتفاع داستان‌نویسی کمک کند... وقتی از زبان نسل امروز صحبت می‌کنیم مقصود تنها زبانی که با آن می‌نویسیم یا حرف می‌زنیم، نیست. مجموعه‌ای است از رفتار، کردار، کنش‌ها و واکنش‌ها ...
می‌خواستم این امکان را از خواننده سلب کنم؛ اینکه نتواند نقطه‌ای بیابد و بگوید‌ «اینجا پایانی خوش برای خودم می‌سازم». مقصودم این بود که خواننده، ترس را در تمامی عمق واقعی‌اش تجربه کند... مفهوم «شرف» درحقیقت نام و عنوانی تقلیل‌یافته برای مجموعه‌ای از مسائل بنیادین است که در هم تنیده‌اند؛ مسائلی همچون رابطه‌ فرد و جامعه، تجدد، سیاست و تبعیض جنسیتی. به بیان دیگر، شرف، نقطه‌ تلاقی ده‌ها مسئله‌ ژرف و تأثیرگذار است ...