یوسف امین العلمی[Youssouf Amine Elalamy] نویسنده اهل مراکش برای نگارش رمان «جنگ زیباست» [C’est beau, la guerre] جایزه اورنج قاره افریقا را برنده شد.

اورنج یوسف امین العلمی [Youssouf Amine Elalamy] جنگ زیباست [C’est beau, la guerre]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا - یوسف امین العلمی، نویسنده و هنرمند مراکشی موفق شد جایزه دومین دوره برگزاری جایزه اورنج کشورهای افریقایی را برای اثر «جنگ زیباست» دریافت کند.

این اثر که در ماه اکتبر منتشر شد سرگذشت یک کمدین جوان را روایت می‌کند که کشور خود را به خاطر جنگ و بحران محیط‌زیستی ترک می‌کند و سعی می‌کند موهبت طنز خود را برای کاستن از رنج زندگی مهاجرینی که در طول سفر خود به اروپا و در اردوگاه‌های پناهندگی با آن‌ها روبه‌رو شده و زنده نگه داشتن یاد جان‌باختگان به کار گیرد.

یوسف امین العلمی نویسنده 58 ساله مراکشی است که رمان‌های متعددی را به زبان‌های فرانسوی، عربی و انگلیسی منتشر کرده است. او سال گذشته نیز با رمان «هنوز نمرده» موفق شد به فهرست نهایی جایزه اورنج افریقا راه یابد که در نهایت دجایلی اماردو امل، نویسنده اهل کامرون برای اثر «مونیال، اشک‌های صبر» به عنوان برنده معرفی شد.

العلمی در سال 1999 نیز موفق شد جایزه بهترین رمان سفرنامه‌ای را که توسط شورای بین‌المللی بریتانیا به بهترین متن‌های نوشته شده به زبان انگلیسی اهدا می‌شد دریافت کرد.

اورنج فرانسوی آفریقا

جایزه کتاب اورنج قاره افریقا که از سوی بنیاد خیریه اورنج در 18 کشور مختلف قاره سیاه شعبه دارد با هدف حمایت از استعداد‌های ادبی قاره آفریقا و موسسات انتشاراتی آن‌ها تاسیس شده و به اثر داستانی که به زبان فرانسه نوشته شده و از سوی یک انتشارات آفریقایی منتشر شده جایزه می‌دهد. این بنیاد پیش از این در سال 2009 جایزه اورنج را در فرانسه برای تقدیر از نویسندگان فرانسوی‌زبان ایجاد کرده بود.

ارزش مالی این جایزه ده هزار یورو بوده و اثر برگزیده نیز در کشورهای غیرافریقایی معرفی و تبلیغ خواهد شد.

................ هر روز با کتاب ...............

بی‌فایده است!/ باد قرن‌هاست/ در کوچه‌ها/ خیابان‌ها/ می‌چرخد/ زوزه می‌کشد/ و رمه‌های شادی را می‌درد./ می‌چرخم بر این خاک/ و هرچه خون ماسیده بر تاریخ را/ با اشک‌هایم می‌شویم/ پاک نمی‌شود... مانی، وزن و قافیه تنها اصولی بودند که شعر به وسیلهء آنها تعریف می‌شد؛ اما امروزه، توجه به فرم ذهنی، قدرت تخیل، توجه به موسیقی درونی کلمات و عمق نگاه شاعر به جهان و پدیده‌های آن، ورای نظام موسیقایی، لازمه‌های شعری فاخرند ...
صدای من یک خیشِ کج بود، معوج، که به درون خاک فرومی‌رفت فقط تا آن را عقیم، ویران، و نابود کند... هرگاه پدرم با مشکلی در زمین روبه‌رو می‌شد، روی زمین دراز می‌کشید و گوشش را به آنچه در عمق خاک بود می‌سپرد... مثل پزشکی که به ضربان قلب گوش می‌دهد... دو خواهر در دل سرزمین‌های دورافتاده باهیا، آنها دنیایی از قحطی و استثمار، قدرت و خشونت‌های وحشتناک را تجربه می‌کنند ...
احمد کسروی به‌عنوان روشنفکری مدافع مشروطه و منتقد سرسخت باورهای سنتی ازجمله مخالفان رمان و نشر و ترجمه آن در ایران بود. او رمان را باعث انحطاط اخلاقی و اعتیاد جامعه به سرگرمی و مایه سوق به آزادی‌های مذموم می‌پنداشت... فاطمه سیاح در همان زمان در یادداشتی با عنوان «کیفیت رمان» به نقد او پرداخت: ... آثار کسانی چون چارلز دیکنز، ویکتور هوگو و آناتول فرانس از ارزش‌های والای اخلاقی دفاع می‌کنند و در بروز اصلاحات اجتماعی نیز موثر بوده‌اند ...
داستان در زاگرب آغاز می‌شود؛ جایی که وکیل قهرمان داستان، در یک مهمانی شام که در خانه یک سرمایه‌دار برجسته و بانفوذ، یعنی «مدیرکل»، برگزار شده است... مدیرکل از کشتن چهار مرد که به زمینش تجاوز کرده بودند، صحبت می‌کند... دیگر مهمانان سکوت می‌کنند، اما وکیل که دیگر قادر به تحمل بی‌اخلاقی و جنایت نیست، این اقدام را «جنایت» و «جنون اخلاقی» می‌نامد؛ مدیرکل که از این انتقاد خشمگین شده، تهدید می‌کند که وکیل باید مانند همان چهار مرد «مثل یک سگ» کشته شود ...
معلمی بازنشسته که سال‌های‌سال از مرگ همسرش جانکارلو می‌گذرد. او در غیاب دو فرزندش، ماسیمیلیانو و جولیا، روزگارش را به تنهایی می‌گذراند... این روزگار خاکستری و ملا‌ل‌آور اما با تلألو نور یک الماس در هم شکسته می‌شود، الماسی که آنسلما آن را در میان زباله‌ها پیدا می‌کند؛ یک طوطی از نژاد آمازون... نامی که آنسلما بر طوطی خود می‌گذارد، نام بهترین دوست و همرازش در دوران معلمی است. دوستی درگذشته که خاطره‌اش نه محو می‌شود، نه با چیزی جایگزین... ...