کتاب صوتی «موهبت کامل نبودن» [The gifts of imperfection : let go of who you think you're supposed to be and embrace who you are] نوشته‌ برنه براون [Brené Brown] با صدای ندا پوریان منتشر شد.

موهبت کامل نبودن» [The gifts of imperfection : let go of who you think you're supposed to be and embrace who you are] نوشته‌ برنه براون [Brené Brown]

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایسنا، این کتاب با ترجمه احمد آل احمد در انتشارات کتاب کوچه منتشر شده و موسسه نوین کتاب گویا آن را در قالب کتاب صوتی با صدای ندا پوریان و انتخاب موسیقی، میکس و مسترینگ بهنام کلاه‌بخش، نوازنده و آهنگساز، در ۶ ساعت و ۵۶ دقیقه منتشر کرده است.

در معرفی این کتاب آمده است: این اثر راهنمایی است برای دست‌یابی به یک زندگی صمیمانه با خود و دیگران.
برنه براون، استاد پژوهش در دانشگاه هوستون است. او طی دو دهه گذشته در زمینه‌های شجاعت، آسیب‌پذیری، شرم و همدلی مطالعه کرده است.
«موهبت کامل نبودن» به بررسی چند مفهوم اساسی می‌پردازد؛ عشق و تعلق و اصالت واژه‌هایی هستند که هرروز بر زبانمان جاری می‌شوند. معمولاً واژه‌هایی که لقلقه‌ زبان‌ها می‌شوند، مفهوم اصلی و عمیق خود را از دست می‌دهند. این کتاب نگاه ژرف‌تری از این مفاهیم فراموش‌شده ارائه می‌دهد. برنه براون ما را به یک تعریف مشترک از این واژه‌ها می‌رساند تا کمتر آسیب ببینیم و حرف یکدیگر را بهتر درک کنیم. این کتاب به بررسی راهکارهایی می‌پردازد که به زندگی صمیمانه با اطرافیان و شناخت هویت فرد منجر می‌شود.
آیا تاکنون برایتان پیش آمده که احساس کنید قدرت برقراری ارتباط صمیمانه با دیگران را ندارید؟ یا در جست‌وجوی معنای عشق و تعلق سردرگم مانده‌اید؟ کتاب درستی را انتخاب کرده‌اید.
از آنجایی که هر کس با گمان و تجربه زندگی شخصی‌اش عشق و صمیمیت را معنا می‌کند، گاهی افراد در ابراز آن دچار مشکل می‌شوند. گاهی باید دکمه «تلاش عمیق» خود را خاموش کنیم و وقتی حالمان خوب نیست و دیگر توان انجام کارها در بالاترین کیفیت را نداریم، کمی صبر کنیم و از تلاش‌های زیاد در مواقع خاص دست بکشیم.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...