کتاب «هدایت خودکار(هنر و علم بیکار نشستن)» [Autopilot: the art & science of doing nothing] نوشته اندرو اسمارت [Andrew Smart] با ترجمه رضا اسکندری توسط نشر ترنگ منتشر و راهی بازار نشر شد.

هدایت خودکار(هنر و علم بیکار نشستن) [Autopilot: the art & science of doing nothing] اندرو اسمارت [Andrew Smart

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، نویسنده این‌کتاب معتقد است بی‌کار نشستن یکی از مهم‌ترین فعالیت‌ها در زندگی است. به‌همین‌خاطر تصمیم گرفته عقاید خود را در این‌زمینه با مخاطبان به اشتراک بگذارد. او امیدوار است بتواند با این‌کتاب، دیگران را متقاعد کند که به رغم افزایش ساعات کاری در دنیا و ادعای کتاب‌های مدیریت زمان در بازار که مردم می‌توانند و باید کار بیشتری انجام بدهند، اوضاع به عکس است.

اندرو اسمارت در کتاب خود می‌گوید شما باید کار کمتری به انجام برسانید؛ در واقع، باید بیکار بنشینید. چون شواهد موجود در علم عصب‌شناسی حاکی از این‌اند که مغز حتی در همین‌لحظه، به استراحت نیاز دارد. اگرچه ذهن به‌شکل زیبایی، برای فعالیت چشمگیر تکامل پیدا کرده، اما برای اینکه بتواند به‌شکل عادی کار کند، نیازمند بیکار نشستن آن‌هم به‌مقدار زیاد است.

نویسنده کتاب «هدایت خودکار» در جایی از کتاب خود می‌گوید ما زیادی هدفمند و جهت‌داریم؛ باید اغلب اوقات، خودمان را در حالت اتوپایلوت قرار دهیم و منظورش از اتوپایلوت هم سیستمی است برای کنترل کردن هواپیما، بدون هیچ‌اقدامی از سوی خلبان. 

این‌کتاب با ۱۷۲ صفحه و قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...
موران با تیزبینی، نقش سرمایه‌داری مصرف‌گرا را در تولید و تثبیت هویت‌های فردی و جمعی برجسته می‌سازد. از نگاه او، در جهان امروز، افراد بیش از آن‌که «هویت» خود را از طریق تجربه، ارتباطات یا تاریخ شخصی بسازند، آن را از راه مصرف کالا، سبک زندگی، و انتخاب‌های نمایشی شکل می‌دهند. این فرایند، به گفته او، نوعی «کالایی‌سازی هویت» است که انسان‌ها را به مصرف‌کنندگان نقش‌ها، ویژگی‌ها و برچسب‌های از پیش تعریف‌شده بدل می‌کند ...
فعالان مالی مستعد خطاهای خاص و تکرارپذیر هستند. این خطاها ناشی از توهمات ادراکی، اعتماد بیش‌ازحد، تکیه بر قواعد سرانگشتی و نوسان احساسات است. با درک این الگوها، فعالان مالی می‌توانند از آسیب‌پذیری‌های خود و دیگران در سرمایه‌گذاری‌های مالی آگاه‌تر شوند... سرمایه‌گذاران انفرادی اغلب دیدی کوتاه‌مدت دارند و بر سودهای کوتاه‌مدت تمرکز می‌کنند و اهداف بلندمدت مانند بازنشستگی را نادیده می‌گیرند ...
هنر مدرن برای او نه تزئینی یا سرگرم‌کننده، بلکه تلاشی برای بیان حقیقتی تاریخی و مقاومت در برابر ایدئولوژی‌های سرکوبگر بود... وسیقی شوئنبرگ در نگاه او، مقاومت در برابر تجاری‌شدن و یکدست‌شدن فرهنگ است... استراوینسکی بیشتر به سمت آیین‌گرایی و نوعی بازنمایی «کودکانه» یا «بدوی» گرایش دارد که می‌تواند به‌طور ناخواسته هم‌سویی با ساختارهای اقتدارگرایانه پیدا کند ...