نوام چامسکی فیلسوف و نظریه پرداز مشهور آمریکایی پس از مطالعه متن انگلیسی داستان دفاع مقدسی "پر عقاب" نوشته حبیب احمد‌زاده این اثر را مورد ستایش قرار داد.

به گزارش مهر، در پی ارسال این داستان برای بسیاری از صلح دوستان و نظریه پردازان جهان که همزمان با حمله اسرائیل به غزه و محاصره این شهر صورت گرفت چندین سایت معتبر بین المللی این داستان را منتشر کردند.

به دنبال انتشار این داستان در سایتها، تعداد زیادی از خوانندگان نظرات خود را درباره "پر عقاب" ارائه کردند که در این میان می‌توان به نظر نوام چامسکی، نظریه پرداز و اندیشمند سیاسی مشهور آمریکایی اشاره کرد که نظر خود درباره این داستان را از طریق ایمیل برای حبیب احمدزاده ارسال کرد.

چامسکی در پیام خود به حبیب احمد‌زاده ضمن تشکر فراوان از دریافت این داستان و" به واسطه قدرت متقاعدکنندگی داستان، تیزهوشی نویسنده را نیز به علت ارسال به موقع آن در چنین روزهای دردناکی (وقایع غزه) " مورد ستایش قرار داد.

داستان "پر عقاب" شرح عملیات یک دیده بان در یک شهر محاصره شده (آبادان) در زمان دفاع مقدس است که به محاصره غزه شباهت زیادی دارد.

................ هر روز با کتاب ...............

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...