رمان ایرانی «من مینا را کشتم» نوشته رضا باباخانلو توسط انتشارات آوند دانش منتشر و راهی بازار نشر شد.

من مینا را کشتم رضا باباخانلو

به گزارش کتاب نیوز به نقل از مهر، این‌کتاب یکی از عناوین مجموعه «نقطه سر خط» است که این‌ناشر چاپ می‌کند و مربوط به آثار داستانی نویسندگان ایرانی است.

رضا باباخانلو نویسنده این‌کتاب متولد سال ۱۳۵۸ و دارای مدرک تحصیلی در رشته مهندسی صنایع است. او ترجمه و ویراستاری برخی کتاب‌ها را در کارنامه دارد و «۱۳ خاطره شیرین از سربازی» را هم با لحن طنز از خاطرات خود منتشر کرده است.

بن‌مایه اصلی و بهانه نگارش رمان «من مینا را کشتم» همان‌مساله قربانی‌کردن اسماعیل توسط حضرت ابراهیم (ع) است که دغدغه فکری فیلسوفی مثل سورن کی‌یر کگور و فیلمسازی مثل داریوش مهرجویی بوده است. باباخانلو هم با رمان خود، به‌نوعی به فیلم «هامون» مهرجویی ادای دین کرده است.

ماجرای این‌ رمان با یک قتل آغاز می‌شود و برای کشف راز این‌قتل، زمان گذشته توسط راوی اول شخص کندوکاو می‌شود. این‌گذشته از زمان دانشجویی و اولین کلاس درس مشترک آغاز می‌شود. کشتن از فرط عشق، مهم‌ترین موضوع این‌کتاب است که باعث بازسازی برخی صحنه‌های فیلم هامون در این‌اثر شده است. با این‌حال نویسنده «من مینا را کشتم» سعی کرده از زاویه متفاوتی نسبت به دیدگاه مهرجویی و فیلمش به مساله کشتن از فرط عشق نگاه کند.

نویسنده کتاب، پیش از شروع متن رمان، این‌جملات را ابتدای کتاب آورده است: به داریوش مهرجویی که هامون را خلق کرد... به خسرو شکیبایی که هامون را نقش زد... و به کسانی که بخش‌هایی از من مینا را کشتم را، خود زندگی کرده‌اند...

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

باید وارد بازی می‌شدم، وگرنه سینا شک می‌کرد. گفتم: «نمی‌شه دست‌رودست گذاشت که. علی، کسی به فکرت نمی‌رسه که ممکن باشه مینا پیشش رفته باشه؟ دوستی، آشنایی؟ ممکنه رفته باشه سفر؟‌ پلیس چی گفت صبح؟» هرچقدر برای من سخت بود رُل بازی کردن، برای علی دوبرابر سخت‌تر بود. مقصر او بود و از من خجالت می‌کشید. به چشمان من نگاه نمی‌کرد و همان‌طور که سرش پایین بود جواب داد: «با کسی که رفت‌وآمد نداشت. به دوستاش هم زنگ زدم، خبری نداشتن. پلیس هم گفت تحقیق می‌کنه. شماره من رو گرفت، گفت اگه لازم شد تماس می‌گیریم. احتمالا فردا هم برای تحقیق بیشتر میان اینجا.» من هم مثل علی احساس ترس کردم. اگر سرنخ پیدا می‌کردند چه؟ من هم پایم گیر بود. گفتم پایم گیر بود، دوباره یاد کیسه پارچه و حوله‌های خونی افتادم.

این‌کتاب با ۱۸۰ صفحه، شمارگان ۵۰۰ نسخه و قیمت ۳۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ..............

بابا که رفت هوای سیگارکشیدن توی بالکن داشتم. یواشکی خودم را رساندم و روشن کردم. یکی‌دو تا کام گرفته بودم که صدای مامانجی را شنیدم: «صدف؟» تکان خوردم. جلو در بالکن ایستاده بود. تا آمدم سیگار را بیندازم، گفت: «خاموش نکنْ‌نه، داری؟ یکی به من بده... نویسنده شاید خواسته است داستانی «پسامدرن» بنویسد، اما به یک پریشانی نسبی رسیده است... شهر رشت این وقت روز، شیک و ناهارخورده، کاری جز خواب نداشت ...
فرض کنید یک انسان 500، 600سال پیش به خاطر پتکی که به سرش خورده و بیهوش شده؛ این ایران خانم ماست... منبرها نابود می‌شوند و صدای اذان دیگر شنیده نمی‌شود. این درواقع دید او از مدرنیته است و بخشی از جامعه این دید را دارد... می‌گویند جامعه مدنی در ایران وجود ندارد. پس چطور کورش در سه هزار سال قبل می‌گوید کشورها باید آزادی خودشان را داشته باشند، خودمختار باشند و دین و اعتقادات‌شان سر جایش باشد ...
«خرد»، نگهبانی از تجربه‌هاست. ما به ویران‌سازی تجربه‌ها پرداختیم. هم نهاد مطبوعات را با توقیف و تعطیل آسیب زدیم و هم روزنامه‌نگاران باتجربه و مستعد را از عرصه کار در وطن و یا از وطن راندیم... کشور و ملتی که نتواند علم و فن و هنر تولید کند، ناگزیر در حیاط‌خلوت منتظر می‌ماند تا از کالای مادی و معنوی دیگران استفاده کند... یک روزی چنگیز ایتماتوف در قرقیزستان به من توصیه کرد که «اسب پشت درشکه سیاست نباش. عمرت را در سیاست تلف نکن!‌» ...
هدف اولیه آموزش عمومی هرگز آموزش «مهارت‌ها» نبود... سیستم آموزشی دولت‌های مرکزی تمام تلاش خود را به کار گرفتند تا توده‌ها را در مدارس ابتدایی زیر کنترل خود قرار دهند، زیرا نگران این بودند که توده‌های «سرکش»، «وحشی» و «از لحاظ اخلاقی معیوب» خطری جدی برای نظم اجتماعی و به‌علاوه برای نخبگان حاکم به شمار روند... اما هدف آنها همان است که همیشه بوده است: اطمینان از اینکه شهروندان از حاکمان خود اطاعت می‌کنند ...
کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...