«دختری در نهمین روز پاییز» به قلم اعظم دریسی نویسنده دشتستانی به چاپ رسید.

دختری در نهمین روز پاییز اعظم دریسی

اعظم دریسی در گفت و گو با ایسنا عنوان کرد: من عاشق نوشتن هستم و دوست دارم اثر بعدی که از من به چاپ می رسد گلچینی از متن های ادبی که تاکنون نوشته ام باشد.

وی در ادامه افزود: از کودکی علاقمند به نوشتن بودم، یادم می آید قبل از اینکه نوشتن را یاد بگیرم داستان هایی که در ذهنم می آمد با نقاشی ترسیم می کردم. زندگی در روستا، هوای آزاد و آسمان پرستاره‌اش هر لحظه بیشتر مرا به نوشتن وا می‌داشت. گاهی سرودن شعر و گاهی هم قطعه‌های ادبی اوقات فراغت مرا پر می‌کرد.

مولف کتاب «دختری در نهمین روز پاییز» گفت: طی یکی دو سال گذشته با انجمن اهل قلم برازجان و باشگاه نویسندگی شهرزاد آشنا شدم و داستان نویسی را به طور جدی‌تر آغاز کردم. در جشنواره ادبی- هنری مجنون در سال ۹۸ و کنگره‌ی سرداران و ۲۰۰۰ شهید استان بوشهر نیز شرکت کرده و داستان‌هایم شایسته‌ی تقدیر شناخته شدند.

به گزارش ایسنا، اعظم دریسی، متولد ۱۳۶۰ در روستای نظرآقا از توابع شهرستان دشتستان، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد روانشناسی و ساکن بوشهر است. «دختری در نهمین روز پاییز» اولین کتاب این نویسنده دشتستانی و شامل تعدادی از داستان های کوتاه اوست که اواخر سال ۹۸ تصمیم به چاپ آن گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...