«دختری در نهمین روز پاییز» به قلم اعظم دریسی نویسنده دشتستانی به چاپ رسید.

دختری در نهمین روز پاییز اعظم دریسی

اعظم دریسی در گفت و گو با ایسنا عنوان کرد: من عاشق نوشتن هستم و دوست دارم اثر بعدی که از من به چاپ می رسد گلچینی از متن های ادبی که تاکنون نوشته ام باشد.

وی در ادامه افزود: از کودکی علاقمند به نوشتن بودم، یادم می آید قبل از اینکه نوشتن را یاد بگیرم داستان هایی که در ذهنم می آمد با نقاشی ترسیم می کردم. زندگی در روستا، هوای آزاد و آسمان پرستاره‌اش هر لحظه بیشتر مرا به نوشتن وا می‌داشت. گاهی سرودن شعر و گاهی هم قطعه‌های ادبی اوقات فراغت مرا پر می‌کرد.

مولف کتاب «دختری در نهمین روز پاییز» گفت: طی یکی دو سال گذشته با انجمن اهل قلم برازجان و باشگاه نویسندگی شهرزاد آشنا شدم و داستان نویسی را به طور جدی‌تر آغاز کردم. در جشنواره ادبی- هنری مجنون در سال ۹۸ و کنگره‌ی سرداران و ۲۰۰۰ شهید استان بوشهر نیز شرکت کرده و داستان‌هایم شایسته‌ی تقدیر شناخته شدند.

به گزارش ایسنا، اعظم دریسی، متولد ۱۳۶۰ در روستای نظرآقا از توابع شهرستان دشتستان، دانشجوی مقطع کارشناسی ارشد روانشناسی و ساکن بوشهر است. «دختری در نهمین روز پاییز» اولین کتاب این نویسنده دشتستانی و شامل تعدادی از داستان های کوتاه اوست که اواخر سال ۹۸ تصمیم به چاپ آن گرفته است.

................ هر روز با کتاب ...............

او «آدم‌های کوچک کوچه»ــ عروسک‌ها، سیاه‌ها، تیپ‌های عامیانه ــ را از سطح سرگرمی بیرون کشید و در قامت شخصیت‌هایی تراژیک نشاند. همان‌گونه که جلال آل‌احمد اشاره کرد، این عروسک‌ها دیگر صرفاً ابزار خنده نبودند؛ آنها حامل شکست، بی‌جایی و ناکامی انسان معاصر شدند. این رویکرد، روایتی از حاشیه‌نشینی فرهنگی را می‌سازد: جایی که سنت‌های مردمی، نه به عنوان نوستالژی، بلکه به عنوان ابزاری برای نقد اجتماعی احیا می‌شوند ...
زمانی که برندا و معشوق جدیدش توطئه می‌کنند تا در فرآیند طلاق، همه‌چیز، حتی خانه و ارثیه‌ خانوادگی تونی را از او بگیرند، تونی که درک می‌کند دنیایی که در آن متولد و بزرگ شده، اکنون در آستانه‌ سقوط به دست این نوکیسه‌های سطحی، بی‌ریشه و بی‌اخلاق است، تصمیم می‌گیرد که به دنبال راهی دیگر بگردد؛ او باید دست به کاری بزند، چراکه همانطور که وُ خود می‌گوید: «تک‌شاخ‌های خال‌خالی پرواز کرده بودند.» ...
پیوند هایدگر با نازیسم، یک خطای شخصی زودگذر نبود، بلکه به‌منزله‌ یک خیانت عمیق فکری و اخلاقی بود که میراث او را تا به امروز در هاله‌ای از تردید فرو برده است... پس از شکست آلمان، هایدگر سکوت اختیار کرد و هرگز برای جنایت‌های نازیسم عذرخواهی نکرد. او سال‌ها بعد، عضویتش در نازیسم را نه به‌دلیل جنایت‌ها، بلکه به این دلیل که لو رفته بود، «بزرگ‌ترین اشتباه» خود خواند ...
دوران قحطی و خشکسالی در زمان ورود متفقین به ایران... در چنین فضایی، بازگشت به خانه مادری، بازگشتی به ریشه‌های آباواجدادی نیست، مواجهه با ریشه‌ای پوسیده‌ است که زمانی در جایی مانده... حتی کفن استخوان‌های مادر عباسعلی و حسینعلی، در گونی آرد کمپانی انگلیسی گذاشته می‌شود تا دفن شود. آرد که نماد زندگی و بقاست، در اینجا تبدیل به نشان مرگ می‌شود ...
تقبیح رابطه تنانه از جانب تالستوی و تلاش برای پی بردن به انگیره‌های روانی این منع... تالستوی را روی کاناپه روانکاوی می‌نشاند و ذهنیت و عینیت او و آثارش را تحلیل می‌کند... ساده‌ترین توضیح سرراست برای نیاز مازوخیستی تالستوی در تحمل رنج، احساس گناه است، زیرا رنج، درد گناه را تسکین می‌دهد... قهرمانان داستانی او بازتابی از دغدغه‌های شخصی‌اش درباره عشق، خلوص و میل بودند ...