شانزدهمین دوره‌ جایزه ادبی «واو» بهترین رمان متفاوت سال را برگزید.

تراتوم رویا دستغیب

به گزارش کتاب نیوز به نقل از ایبنا، جایزه ادبی «واو» رمان «تراتوم» نوشته‌ رویا دستغیب را به عنوان بهترین رمان متفاوت خود در سال ١٣٩٧ معرفی کرد. ساخت بازی دقیق راوی و زاویه‌ دید در جهت نشان دادن گم‌گشتگی‌ها و آشفتگی‌های درونی انسان در زمان و مکان‌های سیال، آفرینش تصویر گویای برزخ میان حقیقت و واقعیت، خلق تجربه‌ بی‌مرگی بدون لذت بردن از جاودانگی و پردازش درست شخصیت‌هایی نمادین و سرگشته در برابر بی‌نهایت امکان از واقعیت، دلایل انتخاب این رمان عنوان شده است.

همچنین نشر افق برای چاپ این رمان به عنوان بهترین ناشر رمان متفاوت سال ١٣٩٧ برگزیده شد.
فائزه سیدشاکری، دبیر جایزه «واو» با اعلام این خبر، رمان «وضعیت تهی» نوشته‌ امیررضا مافی را برای خلق شخصیتی چندبعدی در فضایی وهم آلود و غیرقابل اعتماد و تصویر موقعیت‌هایی در هم تنیده با روایت و زاویه دید که در پی آن حقیقت و رویا قابل تشخیص نیست به عنوان رمان شایسته‌ تقدیر معرفی کرد.

وحید پاک‌طینت، فائزه سیدشاکری و صبا جاوید داوران مرحله‌ نهایی این جایزه بودند.
این دو اثر از میان پنج نامزد نهایی «واو» برگزیده شدند. دیگر آثار نامزد این جایزه، «سیاوش اسم بهتری بود» نوشته‌ لیلا صبوحی، «خون‌خورده» نوشته‌ مهدی یزدانی‌خرم و «ط» نوشته‌ زاهد بارخدا بودند.
دیگر رمان رویا دستغیب یعنی «مجمع الجزایر اوریون» رمان شایسته‌ تقدیر سال ١٣٩٤ جایزه «واو» بوده است.

سیدشاکری در پایان متذکر شد فراخوان جایزه برای ارسال آثار سال ١٣٩٨ اوایل هفته‌ آینده منتشر خواهد شد.

................ هر روز با کتاب ...............

عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...
گوته بعد از ترک شارلوته دگرگونی بزرگی را پشت سر می‌گذارد: از یک جوان عاشق‌پیشه به یک شخصیت بزرگ ادبی، سیاسی و فرهنگی آلمان بدل می‌شود. اما در مقابل، شارلوته تغییری نمی‌کند... توماس مان در این رمان به زبان بی‌زبانی می‌گوید که اگر ناپلئون موفق می‌شد همه اروپای غربی را بگیرد، یک‌ونیم قرن زودتر اروپای واحدی به وجود می‌آمد و آن‌وقت، شاید جنگ‌های اول و دوم جهانی هرگز رخ نمی‌داد ...