داستان بلند «دیگر ماجراهای اتفاقی مرد صد ساله» اثر یوناس یوناسن در ایران ترجمه و منتشر شد.

به گزارش مهر، شخصیت اصلی این رمان آلن کارسن در رمان تحسین شده «ماجرای پیرمرد صد ساله‌ای که از پنجره فرار کرد و ناپدید شد» نیز شخصیت محوری بود و به گفته نویسنده در مقدمه این رمان، او را مجاب کرد تا دنباله‌ای بر داستان‌های او بنویسد.

کارسن در این رمان درگیر سفر به کشورهای مختلفی شده و با برخی از رهبران سیاسی دنیا مانند ترامپ و کیم جون اون دیدار می‌کند. دستی در تجارت اورانیوم غنی‌شده می‌برد و به انجام برخی مناسبات دیپلماتیک توجه نشان می‌دهد. داستان از یک سفر تفریحی آلن به همراه دوستش بر فراز اقیانوس آرام شروع می‌شود. سفری تفریحی با بالون. اما ناگهان اهرم مشعل بالون می‌شکند و آنها در جایی بر فراز اقیانوس هند سقوط می‌کنند.

یوناسن در این رمان طنزآمیز به گفته خودش در مقدمه، درباره اتفاقات اخیر جهان نوشته است و از برخی شخصیت‌های سیاس مشهور دنیا و آدم‌های اطراف آنها برای طرح داستانش استفاده کرده است. او گفته است که دوست داشته برخی از این رهبران و نگاه از بالا به پایینشان را در این کتاب دست بیاندازد ولی از شأن انسانی آنها کم نمی‌کند.

این رمان را نشر چترنگ در ۵۱۵ صفحه با قیمت ۵۹ هزار تومان منتشر کرده است.

................ هر روز با کتاب ..............

کتاب جدید کانمن به مقایسه موارد زیادی در تجارت، پزشکی و دادرسی جنایی می‌پردازد که در آنها قضاوت‌ها بدون هیچ دلیل خاصی بسیار متفاوت از هم بوده است... عواملی نظیر احساسات شخص، خستگی، محیط فیزیکی و حتی فعالیت‌های قبل از فرآیند تصمیم‌گیری حتی اگر کاملاً بی‌ربط باشند، می‌توانند در صحت تصمیمات بسیار تاثیر‌گذار باشند... یکی از راه‌حل‌های اصلی مقابله با نویز جایگزین کردن قضاوت‌های انسانی با قوانین یا همان الگوریتم‌هاست ...
لمپن نقشی در تولید ندارد، در حاشیه اجتماع و به شیوه‌های مشکوکی همچون زورگیری، دلالی، پادویی، چماق‌کشی و کلاهبرداری امرار معاش می‌کند... لمپن امروزی می‌تواند فرزند یک سرمایه‌دار یا یک مقام سیاسی و نظامی و حتی یک زن! باشد، با ظاهری مدرن... لنین و استالین تا جایی که توانستند از این قشر استفاده کردند... مائو تسه تونگ تا آنجا پیش رفت که «لمپن‌ها را ذخایر انقلاب» نامید ...
نقدی است بی‌پرده در ایدئولوژیکی شدن اسلامِ شیعی و قربانی شدن علم در پای ایدئولوژی... یکسره بر فارسی ندانی و بی‌معنا نویسی، علم نمایی و توهّم نویسنده‌ی کتاب می‌تازد و او را کاملاً بی‌اطلاع از تاریخ اندیشه در ایران توصیف می‌کند... او در این کتاب بی‌اعتنا به روایت‌های رقیب، خود را درجایگاه دانایِ کل قرار داده و با زبانی آکنده از نیش و کنایه قلم زده است ...
به‌عنوان پیشخدمت، خدمتکار هتل، نظافتچی خانه، دستیار خانه سالمندان و فروشنده وال‌مارت کار کرد. او به‌زودی متوجه شد که حتی «پست‌ترین» مشاغل نیز نیازمند تلاش‌های ذهنی و جسمی طاقت‌فرسا هستند و اگر قصد دارید در داخل یک خانه زندگی کنید، حداقل به دو شغل نیاز دارید... آنها از فرزندان خود غافل می‌شوند تا از فرزندان دیگران مراقبت کنند. آنها در خانه‌های نامرغوب زندگی می‌کنند تا خانه‌های دیگران بی‌نظیر باشند ...
تصمیم گرفتم داستان خیالی زنی از روستای طنطوره را بنویسم. روستایی ساحلی در جنوب شهر حیفا. این روستا بعد از اشغال دیگر وجود نداشت و اهالی‌اش اخراج و خانه‌هایشان ویران شد. رمان مسیر رقیه و خانواده‌اش را طی نیم قرن بعد از نکبت 1948 تا سال 2000 روایت می‌کند و همراه او از روستایش به جنوب لبنان و سپس بیروت و سپس سایر شهرهای عربی می‌رود... شخصیت کوچ‌داده‌شده یکی از ویژگی‌های بارز جهان ما به شمار می‌آید ...