کاملا سری؛ روایت القاعده از ماجرای عملیات انتحاری ۱۱ سپتامبر، توسط انتشارات شهید کاظمی منتشر شد.

به گزارش مهر، این کتاب دومین کتاب از مجموعه کتابهای اطلاعاتی-امنیتی نشر شهید کاظمی است که به روایت یسری فوده به رشته تحریر در آمده و توسط وحید خضاب ترجمه شده است. خضاب پیش از این  ترجمه آثاری چون کتابهای از افغانستان تا لندنستان، تاریخ درخشان آل سعود، من در رقه بودم را توسط انتشارات شهید کاظمی روانه بازار کرده است.

در بخشی از مقدمه این کتاب آمده است: اگر دقت کنیم که اوج قدرت‌گیری نسل جدید تکفیری‌های جهان در سال ۲۰۰۶ و در عراقِ اشغال‌شده پس از ۱۱ سپتامبر بود، و حوادث سوریه تنها ۵ سال پس از آن آغاز گردید، به خوبی خواهیم فهمید که تولد و قدرت‌یابی داعش (که از همان نسل جدید تکفیری‌های آموزش‌دیده در عراق تغذیه می‌شد) تا چه حد به ماجراهای عراقِ اشغالی مرتبط بوده (که آن نیز خود به ۱۱ سپتامبر ارتباط دارد). با این ترتیب، باید گفت داعش (با تمامی اثرگذاری‌های سیاسی-اقتصادی و فرهنگی‌ای که در سطح جهانی داشت و همچنان پیامدهای منفی این ولادت شوم ادامه دارد) خود، با یک واسطه، به ماجرای ۱۱ سپتامبر می‌رسد. پس گزافه نیست اگر بگوییم در صورتی که در روز یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ آن حوادث تروریستی خونبار رخ نمی‌داد، جهانِ امروز ما به یقین شکل دیگری داشت، و این نشان می‌دهد که این واقعه چه اهمیت خاصی در تاریخ معاصر جهانی داراست.

همچنین در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

سطام السقامی و وائل الشهری و برادر او ولید الشهری هم به فرودگاه بوستن لوگان رسیدند تا به همراه عبدالعزیز العمری و فرمانده‌شان محمد عطا سوار پرواز شماره ۱۱ امریکن ایرلاینز شوند که در ساعت ۷ و ۴۵ دقیقه به سمت لس آنجلس پرواز می‌کرد. اما خبری از محمد عطا و عبدالعزیز العمری نبود. آنها تا ساعت ۵ و ۴۵  دقیقه هنوز در فرودگاه پورتلند بودند. درحالیکه نگرانی سرتاپای همراهانش را گرفته بود، هواپیمای عطا [بالاخره] با تأخیر به فرودگاه بوستن لوگان رسید. الشحی که رهبری تیم دیگر را در سالن مجاور بر عهده داشت در ساعت ۶ و ۵۳ دقیقه با او تماس گرفت: «رسیدی؟» «رسیدم.» عطا با عجله حرکت کرد و خود را به هواپیمایش رساند ولی کارکنان فرودگاه نتوانستند به این سرعت عمل کنند. چمدانش در بوستن باقی ماند و یک نسخه از اذکار [و توصیه‌های] عبدالعزیز العمری [که خطاب به هر ۱۹ نفر نوشته بود] داخل آن پیدا شد.

این کتاب در قطع رقعی و در ۲۷۰ صفحه منتشر شده است.

پس از ۲۰ سال به موطن­‌شان بر می­‌گردند... خود را از همه چیز بیگانه احساس می‌­کنند. گذشت روزگار در بستر مهاجرت دیار آشنا را هم برای آنها بیگانه ساخته است. ایرنا که که با دل آکنده از غم و غصه برگشته، از دوستانش انتظار دارد که از درد و رنج مهاجرت از او بپرسند، تا او ناگفته‌­هایش را بگوید که در عالم مهاجرت از فرط تنهایی نتوانسته است به کسی بگوید. اما دوستانش دلزده از یک چنین پرسش­‌هایی هستند ...
ما نباید از سوژه مدرن یک اسطوره بسازیم. سوژه مدرن یک آدم معمولی است، مثل همه ما. نه فیلسوف است، نه فرشته، و نه حتی بی‌خرده شیشه و «نایس». دقیقه‌به‌دقیقه می‌شود مچش را گرفت که تو به‌عنوان سوژه با خودت همگن نیستی تا چه رسد به اینکه یکی باشی. مسیرش را هم با آزمون‌وخطا پیدا می‌کند. دانش و جهل دارد، بلدی و نابلدی دارد... سوژه مدرن دنبال «درخورترسازی جهان» است، و نه «درخورسازی» یک‌بار و برای همیشه ...
همه انسان‌ها عناصری از روباه و خارپشت در خود دارند و همین تمثالی از شکافِ انسانیت است. «ما موجودات دوپاره‌ای هستیم و یا باید ناکامل بودن دانشمان را بپذیریم، یا به یقین و حقیقت بچسبیم. از میان ما، تنها بااراده‌ترین‌ها به آنچه روباه می‌داند راضی نخواهند بود و یقینِ خارپشت را رها نخواهند کرد‌»... عظمت خارپشت در این است که محدودیت‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت تن نمی‌دهد ...
در کشورهای دموکراتیک دولت‌ها به‌طور معمول از آموزش به عنوان عاملی ثبات‌بخش حمایت می‌کنند، در صورتی که رژیم‌های خودکامه آموزش را همچون تهدیدی برای پایه‌های حکومت خود می‌دانند... نظام‌های اقتدارگرای موجود از اصول دموکراسی برای حفظ موجودیت خود استفاده می‌کنند... آنها نه دموکراسی را برقرار می‌کنند و نه به‌طور منظم به سرکوب آشکار متوسل می‌شوند، بلکه با برگزاری انتخابات دوره‌ای، سعی می‌کنند حداقل ظواهر مشروعیت دموکراتیک را به دست آورند ...
نخستین، بلندترین و بهترین رمان پلیسی مدرن انگلیسی... سنگِ ماه، در واقع، الماسی زردرنگ و نصب‌شده بر پیشانی یک صنمِ هندی با نام الاهه ماه است... حین لشکرکشی ارتش بریتانیا به شهر سرینگاپاتام هند و غارت خزانه حاکم شهر به وسیله هفت ژنرال انگلیسی به سرقت رفته و پس از انتقال به انگلستان، قرار است بر اساس وصیت‌نامه‌ای مکتوب، به دخترِ یکی از اعیان شهر برسد ...