کتاب «فهم شعر» نوشته فرانسیس.ام.کُنل با ترجمه ماهان سیارمنش منتشر شد.

به گزارش ایسنا،  این کتاب در ۱۹۶ صفحه با قیمت ۲۴هزار تومان در انتشارات دوات معاصر راهی بازار شده است.

 در معرفی ناشر از این کتاب آمده است: این کتاب درسنامه­‌ای است که از زوایای مختلف به تبیین و تحلیل ابزارهای موجود در یک شعر چون زبان، تخیل، احساس و اندیشه پرداخته و دیگر چیزها را به­‌طور جداگانه مورد تحقیق قرار داده و برای درک بهتر خواننده از مثال­‌هایی بهره برده است.

همچنین در بخشی از مقدمه  «فهم شعر» می‌خوانیم:

«شاعر از وسیله‌­ زبان سود می­‌جوید تا ما را با دنیایی از اندیشه‌­ها و تخیلات تنها بگذارد؛ در قدم بعد این ما هستیم که باید از اندیشه­ صرف پا را فراتر بگذاریم و در آن جهان به گشت­‌و­گذار مشغول شویم. قطعاً باید دید انتظارات­مان از شعر چیست و آیا شعر می‌­تواند آرزوهای­مان را در مقابل­مان به تصویر بکشد و یا آن­‌ها را فرو بپاشد و تمثالی نو بنیان کند. از این منظر، شعر فروپاشنده­‌ دُگم است و با آن سر سازگاری ندارد. در هنگام خواندن اثری شایسته باید تمام دُگم­‌های گذشته را از خود ­بزدایی و با دیدی تازه به آن بنگری؛ چونان که گویی پدیده­ای نو را دریافته­‌ای. این برخورد با شعر دیدی نقادانه و بینشی متفاوت از گذشته را می­‌طلبد؛ برای فهم شعر باید پذیرای دیدی نو شد و با آن دریافتش کرد

مشاوران رسانه‌ای با شعار «محصول ما شک است» می‌کوشند ابهام بسازند تا واقعیت‌هایی چون تغییرات اقلیمی یا زیان دخانیات را زیر سؤال ببرند. ویلیامسن در اینجا فلسفه را درگیر با اخلاق و سیاست می‌بیند: «شک، اگر از تعهد به حقیقت جدا شود، نه ابزار آزادی بلکه وسیله گمراهی است»...تفاوت فلسفه با گفت‌وگوی عادی در این است که فیلسوف، همان پرسش‌ها را با نظام‌مندی، دقت و منطق پی می‌گیرد ...
عوامل روان‌شناختی مانند اطمینان بیش‌ازحد، ترس از شکست، حس عدالت‌طلبی، توهم پولی و تاثیر داستان‌ها، نقشی کلیدی در شکل‌گیری تحولات اقتصادی ایفا می‌کنند. این عوامل، که اغلب در مدل‌های سنتی اقتصاد نادیده گرفته می‌شوند، می‌توانند توضیح دهند که چرا اقتصادها دچار رونق‌های غیرمنتظره یا رکودهای عمیق می‌شوند ...
جامعیت علمی همایی در بخش‌های مختلف مشخص است؛ حتی در شرح داستان‌های مثنوی، او معانی لغات را باز می‌کند و به اصطلاحات فلسفی و عرفانی می‌پردازد... نخستین ضعف کتاب، شیفتگی بیش از اندازه همایی به مولانا است که گاه به گزاره‌های غیر قابل اثبات انجامیده است... بر اساس تقسیم‌بندی سه‌گانه «خام، پخته و سوخته» زندگی او را در سه دوره بررسی می‌کند ...
مهم نیست تا چه حد دور و برِ کسی شلوغ است و با آدم‌ها –و در بعضی موارد حیوان‌ها- در تماس است، بلکه مهم احساسی است که آن شخص از روابطش با دیگران تجربه می‌کند... طرفِ شما قبل از اینکه با هم آشنا شوید زندگی خودش را داشته، که نمی‌شود انتظار داشت در زندگی‌اش با شما چنان مستحیل شود که هیچ رد و اثر و خاطره‌ای از آن گذشته باقی نماند ...
از فروپاشی خانواده‌ای می‌گوید که مجبور شد او را در مکزیک بگذارد... عبور از مرز یک کشور تازه، تنها آغاز داستان است... حتی هنگام بازگشت به زادگاهش نیز دیگر نمی‌تواند حس تعلق کامل داشته باشد... شاید اگر زادگاهشان کشوری دموکرات و آزاد بود که در آن می‌شد بدون سانسور نوشت، نویسنده مهاجر و آواره‌ای هم نبود ...