کتابی جدید که با عنوان «گرگ: زندگی‌های جک لندن» منتشر شده، از زاویه‌ای جدید به زندگی این نویسنده مشهور آمریکایی پرداخته است.

به گزارش ایبنا به نقل از بوک سلر، کتاب «گرگ: زندگی‌های
جک لندن» که توسط «جیمز ال.هالی» نوشته شده، یک زندگی‌نامه تطبیقی است تا تصویری کامل از این چهره مشهور ادبیات آمریکا ارائه کند.

جک لندن که در سال 1876 در سن فرانسیسکو متولد شد، در اواخر دهه 80 زندگی سختی را می‌گذراند. او کارگر یک کارخانه بود، مدتی صدف دزدی کرد، به ملوانی پرداخت و به جستجوی طلا رفت و بعدها از همه اینها ایده گرفت و در کتاب‌هایی که نوشت این تجربه‌ها را به کار بست.

او وقتی 22 ساله بود، ناتوان از یافتن یک شغل، تصمیم گرفت تا همه وقتش را وقف نوشتن کند. از این تلاش آثاری چون «سپید دندان» و «آوای وحش» بیرون آمد که هنوز هم در میان آثار ادبی جایگاه خود را حفظ کرده‌اند. لندن به زودی به قهرمان طبقه تهیدست تبدیل شد و داستان زندگی‌اش مشوق جوانان برای تلاش قرار گرفت.

او در آثارش از دیدگا‌های اجتماعی‌اش الهام می‌گیرد و از شرارت سرمایه‌داری و ثروت اندوزی این طبقه سخن می‌گوید. با این حال وقتی خود او نیز به ثروت دست یافت زندگی مجللی برای خود ترتیب داد. با وجود درآمد زیادی که ناگهان از کتاب‌هایش به دست آورد، او همیشه با فشار مالی زندگی کرد زیرا باید هزینه‌های زندگی مادرش، همسر سابق و فرزندانش را نیز تامین می‌کرد.

او در طول زندگی‌اش حدود 50 عنوان کتاب نوشت و صدها مقاله، سفرنامه، شعر و خاطره اجتماعی‌ را منتشر کرد.
 

جک لندن در سال 1916 به زندگی‌اش خاتمه داد. امروز هر چند او را به عنوان نویسنده‌ای نژادپرست می‌شناسند، اما «هالی» دیدگاهی متفاوت از او به مخاطبانش ارائه کرده است.

کتاب «گرگ: زندگی‌های
جک لندن» به قیمت 95/29 دلار از سوی انتشارات بیسیک بوک منتشر شده است.

ایده مدارس خصوصی اولین بار در سال 1980 توسط رونالد ریگان مطرح شد... یکی از مهم‌ترین عوامل ضعف تحصیلی و سیستم آموزشی فقر است... میلیاردرها وارد فضای آموزشی شدند... از طریق ارزشیابی دانش‌آموزان را جدا می‌کردند و مدارس را رتبه‌بندی... مدارس و معلمان باکیفیت پایین، حذف می‌شدند... از طریق برخط کردن بسیاری از آموزش‌ها و استفاده بیشتر از رایانه تعداد معلمان کاهش پیدا کرد... مدرسه به‌مثابه یک بنگاه اقتصادی زیر نقاب نیکوکاری... اما کیفیت آموزش همچنان پایین ...
محبوب اوباش محلی و گنگسترها بود. در دو چیز مهارت داشت: باز کردن گاوصندوق و دلالی محبت... بعدها گفت علاوه بر خبرچین‌ها، قربانی سیستم قضایی فرانسه هم شده است که می‌خواسته سریع سروته پرونده را هم بیاورد... او به جهنم می‌رفت، هر چند هنوز نمرده بود... ما دو نگهبان داریم: جنگل و دریا. اگر کوسه‌ها شما را نخورند یا مورچه‌ها استخوان‌هایتان را تمیز نکنند، به زودی التماس خواهید کرد که برگردید... فراری‌ها در طول تاریخ به سبب شجاعت، ماجراجویی، تسلیم‌ناپذیری و عصیان علیه سیستم، همیشه مورد احترام بوده‌اند ...
نوشتن از دنیا، در عین حال نوعی تلاش است برای فهمیدن دنیا... برخی نویسنده‌ها به خود گوش می‌سپارند؛ اما وقتی مردم از رنج سر به طغیان برآورده‌اند، بدبختیِ شخصیِ نویسنده ناشایست و مبتذل می‌نماید... کسانی که شک به دل راه نمی‌دهند برای سلامت جامعه خطرناک‌اند. برای ادبیات هم... هرچند حقیقت، که تنها بر زبان کودکان و شاعران جاری می‌شود، تسلایمان می‌دهد، اما به هیچ وجه مانع تجارت، دزدی و انحطاط نمی‌شود... نوشتن برای ما بی‌کیفر نیست... این اوج سیه‌روزی‌ست که برخی رهبران با تحقیرکردنِ مردم‌شان حکومت کنند ...
کسی حق خروج از شهر را ندارد و پاسخ کنجکاوی افراد هم با این جمله که «آن بیرون هیچ چیز نیست» داده می‌شود... اشتیاق او برای تولید و ثروتمند شدن، سیری ناپذیر است و طولی نمی‌کشد که همه درختان جنگل قطع می‌شوند... وجود این گیاه، منافع کارخانه را به خطر می‌اندازد... در این شهر، هیچ عنصر طبیعی وجود ندارد و تمامی درختان و گل‌ها، بادکنک‌هایی پلاستیکی هستند... مهمترین مشکل لاس وگاس کمبود شدید منابع آب است ...
در پانزده سالگی به ازدواج حسین فاطمی درمی‌آید و کمتر از دو سال در میانه‌ی اوج بحران‌ ملی شدن نفت و کودتا با دکتر زندگی می‌کند... می‌خواستند با ایستادن کنار خانم سطوتی، با یک عکس یادگاری؛ خود را در نقش مرحوم فاطمی تصور کرده و راهی و میراث‌دار او بنمایانند... حتی خاطره چندانی هم در میان نیست؛ او حتی دقیق و درست نمی‌دانسته دعوی شویش با شاه بر سر چه بوده... بچه‌ی بازارچه‌ی آب منگل از پا نمی‌نشیند و رسم جوانمردی را از یاد نمی‌برد... نهایتا خانم سطوتی آزاد شده و به لندن باز می‌گردد ...