کتاب «تاریخ مختصر برابری» [A brief history of equality] نوشته توما پیکتی [Thomas Piketty] با ترجمه حسین راغفر و کبری سنگری‌ مهذب توسط نشر نو منتشر شد.

تاریخ مختصر برابری» [A brief history of equality] نوشته توماس پیکتی [Thomas Piketty

به گزارش کتاب نوز به نقل از مهر، نسخه اصلی این‌کتاب سال ۲۰۲۲ توسط انتشارات دانشگاه هاروارد منتشر شده است.

توما پیکتی نویسنده این‌کتاب، اقتصاددان فرانسویِ متولد سال ۱۹۷۱ است و استاد مدرسه مطالعات عالی علوم اجتماعی و مدرسه اقتصاد پاریس است. او متخصص اقتصاد نابرابری است و کتابی که باعث شهرتش شد، «سرمایه در قرن بیست‌ویکم» است که سال ۲۰۱۳ به چاپ رسید. از دیگر آثار او می‌توان به کتاب‌های «درآمدهای بالا در فرانسه قرن بیستم» و «سرمایه و ایدئولوژی» به‌ترتیب در سال‌های ۲۰۰۱ و ۲۰۱۹ اشاره کرد.

مولف «تاریخ مختصر برابری» می‌گوید کتابش تاریخچه‌ای مقایسه‌ای از نابرابری‌های بین طبقات اجتماعی در جوامع انسانی است و به تعبیر بهتر یا خلاصه تاریخ برابری را ارائه می‌کند. از نظر توما پیکتی، جنبشی بلندمدت در طول تاریخ در طلب برابری بیشتر اجتماعی و اقتصادی و سیاسی وجود داشته که او آن را تاریخ برابری می‌خواند. البته این‌تاریخ، صلح‌آمیز و خطی نیست. انواع طغیان‌ها و انقلاب‌ها و مبارزات اجتماعی و بحران‌ها در این‌تاریخ ایفا می‌کنند. این‌تاریخ همچنین با مراحل چندگانه واپس‌روی و درونگرایی هویت‌گرا نشان‌گذاری می‌شود.

پیکتی می‌گوید حداقل از پایان قرن هجدهم،‌ حرکتی تاریخی در طلب برابری وجود داشته است. دنیای اوایل دهه ۲۰۲۰ هرچه‌قدر ناعادلانه به نظر برسد مهم نیست. در مقایسه با سال ۱۹۰۰ یا ۱۹۵۰ برابری‌خواه‌تر است که خود از جهات مختلف برابری‌خواه‌تر از سال‌های ۱۸۵۰ یا ۱۷۸۰ بودند. از پایان قرن هجدهم، گرایشی واقعی و دیرپا به برابری وجود داشته اما قلمروی آن محدود بوده است.

خلاصه سخن نویسنده «تاریخ مختصر برابری»‌ این است که تاریخ حاوی دلایلی برای خوش‌بین بودن است و حرکت انسان‌ها طی قرون گذشته به سمت برابریِ بیشتر بوده است. او می‌گوید قوس تاریخ طولانی است، اما به سمت برابری خم می‌شود. با این همه، این امری خودبه‌خودی نیست و «ما به‌عنوان شهروند باید مهیای این باشیم که برایش بجنگیم، و پیوسته انبوهی از نهادهایی را (باز) بیافرینیم که آن را موجب خواهند شد.»

کتاب پیش‌رو ۱۰ فصل دارد که هرفصل، بخش‌های مختلفی را در بر می‌گیرد. فصول ده‌گانه کتاب به این‌ترتیب‌اند: «مقدمه»، «حرکت به‌سوی برابری»، «تمرکززدایی کُند از قدرت و دارایی»، «میراث برده‌داری و استعمار»، «مساله غرامت»، «انقلاب، منزلت، طبقه»، «بازتوزیع بزرگ»، «دموکراسی، سوسیالیسم و مالیات‌ستانی تصاعدی»، «برابری واقعی در برابر تبعیض»، «خروج از نواستعمارگرایی» و «تمهید یک‌سوسیالیسم دموکراتیک، زیست‌محیطی و چندفرهنگی».

در قسمتی از این‌کتاب می‌خوانیم:

اما دولت چین همچنان از قانونی‌کردن تجارت تریاک خودداری کرد. جنگ دوم تریاک (۱۸۵۶_۱۸۶۰) و غارت کاخ تابستانی به دست سربازان فرانسوی و انگلیسی در پکن در سال ۱۸۶۰، در نهایت منجر به تسلیم امپراتور شد. در سال‌های ۱۸۶۲ _ ۱۸۶۰ دولت چین مجبور شد به اروپایی‌ها مجموعه‌ای از مناطق مبادله تجاری و امتیازات سرزمینی اعطا کند و همچنین غرامت‌های گزاف جنگی بپردازد. همچنین، برای پاسداشت آزادی مذهبی، می‌بایست به مبلغان مسیحی اجازه می‌داد تا آزادانه در کشور پرسه بزنند (فارغ از اینکه آیا بودایی‌ها یا مسلمانان یا هندوها می‌توانند از همین حق در اروپا برخوردار شوند یا نه). طنز تاریخ این است: بر اثر همین باجگیری نظامی فرانسوی ها و انگلیسی‌ها بود که دولت چین مجبور شد سنت بودجه‌ریزی اسمیتی خود را کنار بگذارد و برای نخستین‌بار به یک بدهی عمومی بزرگ متوسل شود. این بدهی گلوله‌ای برفی بود و امپراتور چینگ را وادار کرد تا مالیات‌ها را برای تسویه تا مالیات‌ها را برای تسویه‌حساب با اروپایی‌ها افزایش دهد و سپس سهم فزاینده‌ای از حاکمیت مالیاتی کشور را به آنها واگذار کند؛ درست همان‌سناریوی کلاسیک استعماری اعمال زور از طریق بدهی که در بسیاری از کشورهای دیگر (مانند مراکش) می‌توان سراغ گرفت.

این‌کتاب با ۲۷۸ صفحه، شمارگان هزار و ۱۰۰ نسخه و قیمت ۱۸۰ هزار تومان منتشر شده است.

................ هر روز با کتاب ...............

که واقعا هدفش نویسندگی باشد، امروز و فردا نمی‌کند... تازه‌کارها می‌خواهند همه حرف‌شان را در یک کتاب بزنند... روی مضمون متمرکز باشید... اگر در داستان‌تان به تفنگی آویزان به دیوار اشاره می‌کنید، تا پایان داستان، نباید بدون استفاده باقی بماند... بگذارید خواننده خود کشف کند... فکر نکنید داستان دروغ است... لزومی ندارد همه مخاطب اثر شما باشند... گول افسانه «یک‌‌شبه ثروتمند‌ شدن» را نخورید ...
ایده اولیه عموم آثارش در همین دوران پرآشوب جوانی به ذهنش خطور کرده است... در این دوران علم چنان جایگاهی دارد که ایدئولوژی‌های سیاسی چون مارکسیسم نیز می‌کوشند بیش از هر چیز خود را «علمی» نشان بدهند... نظریه‌پردازان مارکسیست به ما نمی‌گویند که اگرچه اتفاقی رخ دهد، می‌پذیرند که نظریه‌شان اشتباه بوده است... آنچه علم را از غیرعلم متمایز می‌کند، ابطال‌پذیری علم و ابطال‌ناپذیری غیرعلم است... جامعه‌ای نیز که در آن نقدپذیری رواج پیدا نکند، به‌معنای دقیق کلمه، نمی‌تواند سیاسی و آزاد قلمداد شود ...
جنگیدن با فرهنگ کار عبثی است... این برادران آریایی ما و برادران وایکینگ، مثل اینکه سحرخیزتر از ما بوده‌اند و رفته‌اند جاهای خوب دنیا مسکن کرده‌اند... ما همین چیزها را نداریم. کسی نداریم از ما انتقاد بکند... استالین با وجود اینکه خودش گرجی بود، می‌خواست در گرجستان نیز همه روسی حرف بزنند...من میرم رو میندازم پیش آقای خامنه‌ای، من برای خودم رو نینداخته‌ام برای تو و امثال تو میرم رو میندازم... به شرطی که شماها برگردید در مملکت خودتان خدمت کنید ...
رویدادهای سیاسی برای من از آن جهت جالبند که همچون سونامی قهرمان را با تمام ایده‌های شخصی و احساسات و غیره‌اش زیرورو می‌کنند... تاریخ اولا هدف ندارد، ثانیا پیشرفت ندارد. در تاریخ آن‌قدر بُردارها و جهت‌های گونه‌گون وجود دارد که همپوشانی دارند؛ برآیندِ این بُردارها به قدری از آنچه می‌خواستید دور است که تنها کار درست این است: سعی کنید از خود محافظت کنید... صلح را نخست در روح خود بپروران... همه آنچه به‌نظر من خارجی آمده بود، کاملا داخلی از آب درآمد ...
می‌دانم که این گردهمایی نویسندگان است برای سازماندهی مقاومت در برابر فاشیسم، اما من فقط یک حرف دارم که بزنم: سازماندهی نکنید. سازماندهی یعنی مرگ هنر. تنها چیزی که مهم است استقلال شخصی است... در دریافت رسمی روس‌ها، امنیت نظام اهمیت درجه‌ی اول دارد. منظور از امنیت هم صرفاً امنیت مرز‌ها نیست، بلکه چیزی است بسیار بغرنج‌تر که به آسانی نمی‌توان آن را توضیح داد... شهروندان خود را بیشتر شبیه شاگرد مدرسه می‌بینند ...